آموزش دفاع شخصی در اصفهان

سیستم دفاع شخصی کاربردی

سیستم دفاع شخصی کاربردی

آموزش دفاع شخصی در اصفهان

آموزش تخصصی پیشرفته ترین سیستم دفاع شخصی
آموزش دوره دفاع شخصی چاقو
آموزش مبارزات آزاد و مبارزه با چاقو
آموزش حرفا ای بدنسازی رزمی و آمادگی برای مسابقات
آموزش تمامی سلاح های سرد رزمی و دفاع انها در یک موقعیت تهاجمی
آموزش سلاح های سرد نظامی تونفا و باتوم
آموزش سیستم کالی کمبت
آموزش کامل چاقوی کارامبیت
آموزش کامل تکنیکهای قفل مفاصل در هر موقعیتی
آموزش از صفر تا حرفه ای و قهرمانی و مربیگری
ارائه احکام معتبر فدراسیونی
توسط مربی و داور رسمی دفاع شخصی و سلاح های سرد
با من حرفه ای شوید....
09044068017

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وبسایت دفاع شخصی اصفهان» ثبت شده است

کیوکوشین کاراته
 

این رشته شامل بخش های مختلفی است که شامل تجریبات اویاما و تکنیک‌های دیگر سبک‌های کاراته بوجود آمده‌است. کیوکوشین از سه لغت کیوکو (بالاترین، نهایت)، شین (حقیقت، روح) و کای (گروه، انجمن) ترکیب شده‌است. این رشته در ابتدا اویاماریو و اویاما کاراته جوجیتسو نیز نامیده می‌شد. تاکید این سبک روی مبارزه واقعی از راه نزدیک است. در کیوکوشین برای کاستن مقاومت حریف از اصابت ضربات بطور متوالی استفاده می‌شود.

 

 

تای چی غیر قانونی
 

ترکیبی موثر برای حملات سریع به مناطق حیاتی مانند چشم ها، گوش ها، صورت، گردن و کشاله ران می باشد. این ورزش در رده ورزشهای رزمی نرم و درونی قرار دارد و باعث می‌شود تا عضلات بدن با انجام تمرینات نرم و ساده، انعطاف‌پذیر و قوی شوند. تمرینات و نرمشهای تای جی چوان با حرکات کند، آرام، و معمولا به صورت گروهی هنگام صبح انجام می‌شوند

 

 

باندو
 

اگرچه سبک این هنر مبتنی بر سلاح های سرد است اما تکنیک های دفاعی بسیار موثری بوجود می آورد. ترکیبی از رشته‌های رزمی موای تای، کاراته و بوکس است. کیک بوکسینگ ورزشی رزمی می‌باشد که تنها سی سال از تولد آن می‌گذرد. در کیک بوکسینگ ضربات دست، پا، زانو، آرنج و گرفتن همدیگر آزاد می‌باشد. ولی زدن حریفی که بر روی زمین افتاده ممنوع است. به طورکلی هدف از تمرینات کیک بوکسینگ دفاع ازخود، به دست آوردن آمادگی جسمانی و هم چنین به عنوان ورزش رزمی می‌باشد.

 

 

کاجوکنبو
 

هنر رزمی جدید که از ترکیب کاراته، جودو، کمپو و بوکس بوجود آمده است. نام آن نیز برگرفته از کلمات اول نام این سبک ها است. کاجوکنبو شامل ضربات دست و پا و تکنیک های درگیری نزدیک می باشد.این سبک بر ضربات ادامه دار تکیه داشته و تا از پا افتادن حریف ضربات را ادامه می دهد و معتقد است زمانی که حریف مبارزه را آغاز کرد شما تصمیم بگیرید که کی آن را خاتمه دهید.

 

 

کونگ فو
 

در کل ، هنرهای رزمی چین با نام کونگ فو شناخته می شود . کلمه کونگ فو ظاهرا هیج معنای خاصی ندارد . ولی در بعضی از اقوام کونگ فو ( مرد دانا ) اطلاق می شود . و در نزد بعضی دیگر از مردم نیز به ( عالی ترین شکل هر چیز ) گفته می شود . مجموع می توان گفت کونگ فو به هنری اطلاق می گردد که بیانگر حرکات فیزیکی موزون دست و پا است . در هر صورت کونگ فو تقریبا همیشه در دست مردان و زنانی بوده است که مورد اعتماد مردم بوده اند

 

 

اوکیناوا-ته
 

هنرهای رزمی اوکیناوا، به آن‌دسته از هنرهای رزمی گفته می‌شود که در میان مردم بومی جزیره اوکیناوا در ژاپن ایجاد شده‌است که مهمترین آن‌ها کاراته، تگومی و کوبودوی اوکیناوا می‌باشد. در این هنر رزمی ترکیبی از آموزش های تحمل درد و مهارت های علمی هستند که بتوان به وسیله آن در حداقل زمان حداکثر ضربه را وارد کرد. نقطه صعف این رشته این است که مدت زمان مورد نیاز برای یادگیری تمام شکل های آن زیاد می باشد.

 

 

جودو
 

جودو هنری رزمی است که اساسا گلاویز شدن در آن زیاد بوده و هدف آن زمین زدن ، گیر انداختن ، مهار کردن و حتی از کار انداختن بازوان حریف می باشد به گونه ای که منتهی به تسلیم شدن وی شود. تاکید اصلی جودو روی توانایی به کار بردن نیروی حریف می باشد به گونه ای که منتهی به تسلیم شدن وی شود . جودو تنها یک مبارزه فیزیکی نمی باشد بلکه یک مبارزه فکری نیز هست بدین گونه که یک جودو کار موفق باید قادر باشد حرکات حریف را از قبل پیش بینی کرده و با عکس العمل خود پاسخ مناسبی به آن بدهد.

 

 

ایی آی جوتسو
 

ایی‌آی‌جوتسو یک هنر مبارزه‌ای بیرون آوردن شمشیر است که لزوما خشن هم نیست زیرا هنری است که برای دفع حمله ساخته شده است. البته از تکنیک‌های آن می توان برای حمله پیش‌دستانه نیز استفاده کرد. روش‌های مبارزه‌ای آن بیشتر از اینکه برای شرایط و موقعیت‌های پرتحرک جنگی ساخته شده باشند برای موقعیت‌های زندگی روزانه یک جنگجو خارج از میدان نبرد ساخته شده‌اند.

 

 

کیک بوکسینگ
 

 ترکیبی از رشته‌های رزمی موای تای، کاراته و بوکس است. کیک بوکسینگ ورزشی رزمی می‌باشد که تنها سی سال از تولد آن می‌گذرد. در کیک بوکسینگ ضربات دست، پا، زانو، آرنج و گرفتن همدیگر آزاد می‌باشد. ولی زدن حریفی که بر روی زمین افتاده ممنوع است. به طورکلی هدف از تمرینات کیک بوکسینگ دفاع ازخود، به دست آوردن آمادگی جسمانی و هم چنین به عنوان ورزش رزمی می‌باشد.

 

 

بوکس
 

بوکس یا مشت ‌زنی یکی از رشته‌های ورزش های رزمی است که در آن دو نفر با ضربات مشت با یکدیگر مبارزه می‌کنند. بوکس ورزشی است که در آن حملات و دفاع تنها با مشت صورت می گیرد.بوکسورها دستکش می پوشند و تعداد راندها از سه تا پانزده وقت سه دقیقه ای متغیر است. بین هر دو راند یک دقیقه استراحت وجود دارد و مسابقه در یک رینگ مربع که با چهار طناب محصور شده است برگزار می گردد

آموزش هنرهای رزمی می تواند بسیار چالش انگیز باشد. این یک فرآیند طولانی می باشد که نه تنها شامل یادگیری روش های مبارزه می باشد بلکه به یادگیری زبان بدن، تنفس، و حرکت  نیز کمک می کند که شامل دو فرآیند فیزیکی و روانی می باشد. انجام تمرینات زیاد و سنگین، قدرت بدنی، استقامت و انعطاف پذیری لازم برای رسیدن به کمربند سیاه را به شما می دهد. در بسیاری از رزمی کاران، فرآیند های روانی نیز به چالش کشیده می شوند. هر کسی می تواند به کمربند مشکی دست یابد، البته به شرطی که روشی درست و منظم را برای یادگیری انتخاب کند.

 

اکثر مردم تا زمانی که با یک چالش بزرگ دست و پنجه نرم نکنند به محدودیت های خود توجه نمی کنند. حتی چالش های مهمی مانند رسیدن به کمربند سیاه اگر چشم انداز و دید خوبی به آن نداشته باشیم کاری فوق العاده دشوار می باشد. به نظر شما کدام سخت تر است: یادگیری ضربات مشت، ضربات پا و گلاویز شدن به طور متمرکز یا تمرین راه رفتن برای کسی که بر اثر یک تصادف فلج شده است؟

داشتن افکار مثبت به ما کمک می کند که بتوانیم بر بیشتر موانع غلبه کنیم، در حالی که افکار منفی مانع رسیدن شما به هدفتان می شود. در این جا چند نمونه را برای شما مثال می آوریم:

 

به علت یک بیماری نادر مادرزادی، "کایل مینارد" با نقص عضو متولد شد. اندام های او از آزنج و زانو به پایین قطع شده بودند. با وجود نداشتن دست و پا، او نگذاشت که این وضعیت در رسیدن به هدفی که در زندگی دارد تداخل ایجاد کند. او آموخت که چطوری غذا بخورد، چگونه بنویسد و چگونه تایپ کند. در نوزده سالگی در مدرسه توانست رتبه اول کشتی را کسب کند. بعد از آن یک رکورد جهانی جدید در وزنه برداری ثبت کرد. آقای مینارد نمونه ای از کسانی است که محدودیت های فیزیکی او نتوانستند که در رسیدن به هدفش مانعی ایجاد کنند.
 

 

"آرمسترانگ "، دوچرخه سوار افسانه ای در سال 1996 دچار بیماری سرطان بیضه شد. مانند بسیاری از بیماران سرطانی، برای درمان آن به عمل جراحی و شیمی درمانی رویی آورد. با این حال او نه تنها در مسابقات توردو فرانس در سال 1999 به پیروزی رسید بلکه در 7 مسابقه پیاپی دیگر نیز به مقام قهرمانی رسید.
 

 

"سوزان بوچر" یکی از معروفترین ورزشکاران آلاسکا بود. او در مسابقاتی که تا آن زمان فقط مردها انجام می دادند شرکت کرد و توانست موفق به کسب طولانی ترین مسافت با سورتمه در جهان شود. او توانست بر مشکلاتی از جمله: شرایط خسته کننده، دمای پایین، طوفان های برف ، یخچال های یخی و حیات وحش خطرناک آن غلبه کند و مسافت بین انکوریج تا آلاسکا را که 1730 کیلومتر بود را بدون مشکل بپیماید. او با توجه به بیماری هایی که داشت توانست در طول عمر خود به 17 مقام قهرمانی دست پیدا کند و به دلیل مبارزه با بیماری خود نشان شجاعت دریافت کرد.
 

در طول پیاده روی معمول در سال 2003، "آرون رالستون" ناگهان پایش لیز خورد و به ته دره ای سقوط کرد و دستش بین یک تخته سنگ بزرگ گیر کرد. پس از شش روز گیر افتادن در بین سنگ ها، او برای نجات خود مجبور شد که با استفاده از چاقوی نه چندان تیزی که داشت بازوی خود را قطع کند و پس از 10 کیلومتر پیاده روی توانست خود را به یک منطقه مسکونی برساند. این داستان فوق العاده ای از بقا نشان می دهد که یک فرد با انگیزه، برای رسیدن به هدف خود هر کاری انجام می دهد.
 

تعیین اهداف برای کسب کمربند سیاه
کسب کمربند سیاه با توجه به این چالش ها بسیار ناچیز است. با این حال کار آسانی نیست. برای موفق شدن نیاز به یک نگرش مثبت که در آن موفقیت خود را تجسم کنید دارید. شما باید هدف خود را برای ورود به دنیای هنرهای رزمی بدانید و بتوانید اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی برای خود تعیین کنید و برای رسیدن به آن ها برنامه خاصی داشته باشید.

برای شروع راه، ایده خوبی است که لیستی از دست آوردهایی که توانسته اید کسب کنید تهیه کنید. این دست آورد ها می توانند شامل: موفقیت های ورزشی یا علمی، موفقیت های شخصی و یا حرفه ای و یا هر چیزی باشد که شما برای رسیدن به آن تلاش کرده اید. آگاهی از اینکه شما قبلا توانسته اید بر چالش های دیگری در زندگی تان غلبه کنید می تواند برای شما دلگرم کننده باشد که می توانید در هنرهای رزمی هم به موفقیت دست یابید.

همچنین مهم است که متوجه باشید که کسب کمربند مشکی، یک مرحله مهم و به یاد ماندنی در زندگی رزمی و ورزشی شما می باشد. همچنین به یاد داشته باشید که کسب کمربند مشکی نقطه پایانی برای رشته رزمی شما نمی باشد و یادگیری شما تا زمانی که خودتان بخواهید از باشگاه خارج شوید ادامه دارد.

تعالی در شمشیر بازی نیازمند آن است که یک تلاش آگاهانه برای یادگیری و اجرای تکنیک صحیح با سلاح های سامورایی صورت بگیرد.در حالی که زندگی مطابق با فضائل bushido است. با گذشت زمان و تجربه و با فرض سطح خاصی از توانایی های فیزیکی و پشتکار در عمل، با سلاح سامورایی با تسلط بر نفس می توان به دوره خاصی سفر کرد.


 

رمز ذهن و سلاح


کلید تسلط بر نفس آمیختن بدن و سلاح سامورایی مانند شمشیر است. درنتیجه باعث ایجاد روحیه درونی خوبی می شود. کد سامورایی ناشی از درک درستی از این نیاز برای کنترل ذهن و بدن است .بدون چنین دخالت کلی به سختی می توان به فضائل bushido پایبند بود.

 
اقدام مسئولانه در تمرین سلاح های سامورایی


همانطور که تمرینات سامورایی راهی پر مخاطره برای تسلط بر نفس هستند ممکن است به عنوان قاضی عمل کنند. با این حال، موقعیت اجتماعی خود مسئولیت هایی را به ما در کدهای سامورایی تحمیل می کند.
آنها مجبور شده اند برای عواقب ناشی از اعمال خود به فراتر از حال حاضر نگاه کنند و در نتایج احتمالی استفاده از سلاح های سامورایی تامل کنند. یکی از دلایل که آنها مورد احترام قرار گرفتند این است که حساسیت هایی را در استفاده از سلاح های سامورایی نشان دادند و نه تنها به فضائل bushido بلکه به احکام اخلاقی نیز پایبند بودند. این افراد آگاهانه از سلاح های سامورایی تیز و برنده خود در موقعیت های اجتماعی استفاده میکردند.


از آنجا که جنگ ، زمین آزمایش و اثبات آنها بود آنها به سرعت یاد گرفتند که چگونه از سلاح های خود به بهترین نحو استفاده کنند. در مواجه با تعارضات، آنها با استفاده از دانشی که در طول زندگی خود کسب کرده بودند از خود محافظت می کردند. آنها به این عقیده بودند که میدان نبرد عرصه نهایی، برای تست فطرت و شکیبایی است.

 
دو نوع سلاح سامورایی مورد استفاده جنگجویان سامورایی


در جنگ ، سامورایی ها استادان کشتار بودند. آنها به آرامی شروع به درک تعادل ظریف میان مرگ و زندگی می کردند. آنهایی که قرار بود بمیرند می خواستند به انجام این کار با حرمت و تواضع و بدون فکر به آسایش و راحتی خود جان خود را فدا کنند. همه این جنگجویان مسائل bushido را رعایت میکردند. آنها مایل بودند که از سلاح های سامورایی خود برای مبارزات مسالمت آمیز و نه کشتار استفاده کنند بدون اینکه خود یا دیگری را در معرض خطر قرار دهند.


هر بار که یک سامورایی شمشیر خویش را از نیام بر می کشد به نوعی آنرا به کار می گیرد، اما او خوب می داند که یک شمشیر هراسناک است و خوش ندارد تیغه اش بی جهت به نمایش در آید از این رو سامورایی هرگز تهدید نمی کند . یک سامورایی همیشه مراقب حرکات شمشیر خویش است و از یاد نمی برد که شمشیرش هم همیشه مراقب حرکات اوست. یک سامورایـی همواره محتـاط است.

بسیاری از روش های تمرینی برای بهبود مهارتها و ایجاد هماهنگی خوب هستند اما لزوما در شرایطی که در تنگنا قرار گرفته ای به کارتان نخواهند آمد.پس چگونه باید تمرین کرد تا برای هر دو شرایط آماده شد؟ تمرین با شدت، فشار و مقاومت کلید اصلی است.


هر کس روش تمرین مورد علاقه ای به منظور افزایش مهارت های شخصی اش برای مبارزه دارد، اما این نکته حائز اهمین است که مبارزه برای برخی صزفا به معنای مسابقه و برای برخی دیگر به معنی مرگ و زندگی است! برای بسیاری هم معنای بینابین این دو: آنها دوست دارند به رقابت بپردازند اما نمی خواهند در کوچه و خیابان کشته شوند.

 

در حال حاضر، روشهای تمرینی رایج زیادی برای آموزش هنرهای رزمی به کار می روند مه در صورتیکه با شدت انجام سوند باعث ایجاد هماهنگی بین مهارتهای دستو پا وکلیه حواس وتناسب اندامی می شوند.اما آیا این روشها واقعا به شما کمک خواهند کرد که در شرایطی که زندگیتان در خطر است هم خودتان را با وضعیت وفق دهید و ای آنها فقط گروهی از حرکات از پیش طراحی شده اند که اگر با ریتم مناسب اجرا شوند احتمالا فقط این حالت را القا می کنند که می توانید برقصید؟!


صادقانه بگویم، بسیاری از روشهایی که من دیده ام ظاهرا در گروه دوم قرار می گیرند. آنها هماهنگی خوبی ایجاد می کنند اما مناسب برای شرایط بحرانی نیستند چرا که اغلب این حرکات متشکل از حرکات از قبل طراحی شده است.


برای موثر بودن فن، به خصوص اگر هدف رسیدن به واکنش های بدون تفکر و غیر ارادی باشد، باید حرکات آن غیر منتظره باشدتنها راهی که می توان به این حالت رسید این است که حریف تمرینی یا کمک مربی درک کاملی از آنچه فن فوق سعی در رسیدن به آن دارد، داشته باشد.


روش اجرای فنون معمولا بسیار خشک و انعطاف ناپذیر بودهو هنرجو را وادار به مواجهه با موارد تصادفی وعکس العمل سریع و واکنشی نمی کند.
در حالت کاملا عکس، یک روش تمرین باید به هنر جو فشار بیاورد، چون در دنیای واقعی  یک درگیری مانند یک معامله که در آن داد و ستد کالا انجام می گیرد نیست بلکه بیشتر شبیه به این است که یک دزد تلاش دارد چیزی از شما بگیرد و شما نیز به نوبه خود باید مقاومت کرده و آن را پس بگیرید.


بنابراین کلید انجام یک تمرین موفقیت آمیز یک حریف تمرینی ( کمک مربی) خوب و ماهر است، هر چه قدر حریف بهتر باشد تمرین موثرتر خواهد بود. افراد باید درک خوبی از مبارزه داشته باشند و طوری تمرین کنند که انگار دارند دعوا می کنند نه اینکه سعی داشته باشد فقط حرکات صحیح اجرا کنند.

 

به یاد داشته باشید حریف تمرینی یک جنگنده فوق العاده در نظر گرفته می شود، که شما نمی توانید به آن صدمه بزنید ولی او حتما قادر خواهد بود به شما صدمه بزند.
این موضوع به تمرین شرایط مبهمی اضافه می کند، بدین شکل که شما نمی دانید که ضربه مشت بعدی سریع است یا آهسته،سخت یا نرم، ویا اینکه با ریتم شکسته و یامتوالی توسط وی اجرا خواهد شد.
برای انکه تمرین بصورت سنجش واقعی مهارت باشد باید هنرجو حرکات را حس کرده و آن را مانند دوچرخه سواری یا شنا در استحر به حالت واکنش ماهیچه ای و بدون تعقل در آورد.
برای کسب واقعی مهارت، شما نیار به حس شرایطی که در آن قرار گرفته اید دارید و این دقیقا چیزیست ه تمرینات در نظر دارند به شما بیاموزند: مجموعه ای از مهارت های مبارزه ای.

سه رکن اساسی که  یک تمرین مبارزه باید در نظر داشته باشد:
شدت - تمرین بید کوتاه و خوشایند باشد، یک دقیقه کافی است شما نباید به هنرجو فرصت دهید که یک الگوی تنفس ریتمیک بدست آورد او باید از یک فرمول تمرینی با تناوب های با شدت بالا پیروی کند.
پاسخ - آنچه که شما سعی در ایجاد آن دارید اجرای یک پاسخ آنی در شرایط ضربه خوردن و یا مورد حمله قرار گرفتن است، این بدین معناست مه دائما توسط حریف تحت تعقیب باشید.

حریف تمرینی - اطمینان حاصل کنید که فردی که میت را نگه می دارد دقیقا می داند شما چه چیزی را از انجام تمرین فوق بدست می آورید نتیجتا او ایده خوبی از ملزومات کاری که انجام می دهد خواهد داشت.


بنابراین، یک جلسه تمرین باید به شرح زیر باشد:
10 دور یک دقیقه ای تمرین با یک استراحت 30 ثانیه بعد از هر دور.
تغییر تمرین در هر دور دو انجام تمرین ترکیبی، شامل کلیه ضربات و دفاعهایی که در تمرین وجود دارند در دور آخر و افزودن کلیه شرایط ناگهانی لازمه به آن.

طرز تفکر  یک آدمخوار را به خود القا کرده و از حریف تمرینی حود تغذیه  کنید. بگونه ای مبارزه کنید که حریف را ببلعید.
تمرین با هدف، فرقی با تغذیه واقعی ندارد، همه چیز به آن بر می گردد که شما چگونه تغذیه شده اید.


کلمات بروس لی را به خاطر بیاورید : همه مجموعه الگو های ثابت  در ایجاد سازگاری و انعطاف پذیری ناتوان می باشند. حقیقت در خارج از تمام الگو های ثابت شده است."

دقت داشته باشید که برای اینگونه تمرینات حریف تمرینی شما نیز باید فردی کاملا کار آزموده بوده ولازم است جهت جلوگیری از آسیب دیدگی همه شرایط ایمنی را در حین تمرینات رعایت کنید.

 

جنگ روانی نیمی از بازی مبارزه است. هنوز بسیاری از رزمی کاران از این نکته غفلت می کنند و به آن توجه چندانی ندارند. در این بخش ما راههای کنترل ذهن در میدان مبارزه را به شما یاد می دهیم و 6 تکنیک پیشرفته برای استفاده از جنگ های روانی که ممکن است در میدان مبارزه، کوچه، خیابان یا زندگی روزمره شما روی دهند را آموزش می دهیم.


 

چگونه بازی را ببریم

چطوری می خواهید در هر وضعیتی که هستید احساس خود را کنترل کنید. هنگامی که در وضعیتی هستید که بر شما فشار شدیدی وارد می شود قبل از هر چیزی نفس عمیقی بکشید.زیرا با این کار می توانید عملکرد بهتر و بهینه تری از خود نشان دهید.

ذهن مانند زمینی است که در آن تمامی مبارزات را برده یا باخته ایم و این تنها میدان نبرد است که میتوان از آغاز تا پایان مبارزه آن را کنترل کنید. مهم این است که پس از این آموزش ها شما بتوانید خود را کنترل کنید و بهترین عملکرد را در میدان مبارزه داشته باشید.

اولا، در طول تمرین ذهن خود را با چالش های کوچک کنترل کنید. مانند زمانی که در ترافیک منتظر هستید یا در جمع خانواده حضور دارید. به زودی راه هایی را پیدا می کنید که از آنچه فکرش را می کردید آسان تر هستند.

 
آموزش شش تکنیک پیشرفته هنرهای رزمی

هنگامی که شما در جمع خانواده هستید ذهن خود را کنترل می کنید و احساسات خود را هدایت می کنید. پیدا کردن احساسات راه بسیار آسانی برای کنترل ذهن شما می باشد.

 
تکنیک شماره 1:

احساسات خود را ندیده نگیرید. حمله و تلاش برای شکست شما همیشه با حمله به هیجانات شما شروع می شود.سامورایی ها آن را به این معنی می دانند که عینیت در ریشه باقی می ماند و می گویند ذهن و دیگر ذهن.

 
تکنیک شماره2:

با یک لبخند جزئی حریف خود را گیج و به اشتباه بیندازید.اگر شما می دانید که او کاری را انجام نمی دهد این شک و ترس را کم کم به حریف خود تزریق کنید.

 
تکنیک شماره3:

وقتی که با یک حمله ذهنی مواجه شدید.خود را شبیه یک آینه ببینید و سعی کنید با هر تغییری که در موقعیت شما بوجود می آید ضربه ای را به او وارد کنید.با این کار روحیه او تضعیف می شود و کم کم سست می شود.

 
تکنیک شماره4:

سعی کنید از زبان بدن خود به خوبی استفاده کنید و جوری وانمود کنید که به طور مکرر قصد حمله به او را دارید و وقتی او گیج شد می توانید ضربه غافلگیر کننده ای به او بزنید.

 
تکنیک شماره5:

ذهن خود را متمرکز کنید.سعی کنید دو رنگ برای خود تعریف کنید.وقتی که رنگ قرمز است یعنی باید به شدت آماده باشید و احتمال حمله از طرف حریف وجود دارد.وقتی رنگ سبز است یعنی اینکه شما در خطر نیستید و می توانید به حریف حمله کنید.
تکنیک شماره 6:

شما قوی تر از آن چیزی هستید که فکر می کند.همیشه سعی کنید افکار مثبت را در ذهن خود بپرورانید. یا این کار شما قادر خواهید بود که به قدرت واقعی خود دست پیدا کنید

 

 

بروس لی می گوید: در اختیار داشتن هر چیزی با ذهن شروع می شود. بسیاری از فیلسوفان باستانی مانند مانند سان تزو و مربیان مدرن مانند گرگ جکسون بر این عقیده اند که در مبارزات پیش از هر چیزی عامل روانی تاثیر دارد. اکثر کارشناسان بر این باورند که در مبارزات ها این ذهن شما است که تعیین می کند شما برنده یا بازنده شوید. جنگ روانی نیمی از مبارزه است. هنوز رزمی کارانی وجود دارند که یا به آن عقیده ندارند و یا آن را به کار نمی گیرند. هر مبارزه ای از دو بخش تشکیل شده است .یکی جنبه فیزیکی و حملات و حرکاتی است که شما انجام می دهید و دومی جنبه روانی آن مبارزه است.در این مقاله قصد داریم اهمیت این بخش از مبارزه را برای شما بازگو کنیم.


 

توسعه طرز فکر

افکار و احساسات هستند که باعث تولید رفتارهای فیزیکی ما می شوند. برخلاف باور رایج، در واقع شما می توانید در هر لحظه تعیین کنید که چه احساسی داشته باشید.کنترل احساسات خود یکی از مهارت های مهم در جهان است. زیرا اینکه چگونه فکر یا احساس می کنید به طور مستقیم بر عملکرد شما تاثیر می گذارد.آیا در میدان مبارزه یا یک نزاع خیابانی و یا حتی در زندگی روزمره خود می توانید احساسات خود را کنترل کنید؟

در اینجا با انجام دو تمرین ساده ولی در عین حال قدرتمند می توانید کنترل بیشتری بر روی روان خود داشته باشید.

 

تمرین1: هنگامیکه در مواجه با مشکلاتی قرار گرفتید که باعث ایجاد استرس و تنش در شما می شود آهسته و عمیق تر نفس بکشید. این کار به شما کمک می کند که در شرایط استرس زا بتوانید آرام باشید و خود را مدیریت کنید.

تمرین2: انسان های پر حرف و وراج را در دور و بر خود ساکت کنید تا بتوانید کنترل بیشتری بر محیط خود داشته باشید.این کار در سایر جنبه های زندگی هم می تواند کار ساز باشد.

برای توسعه این مهارت ها، باید هر روز به مدت 5 دقیقه و در 5 روز هفته در اتاقی آرام و بدون اینکه چیزی حواس شما را پرت کند به رنگ مورد علاقه خود نگاه کنید و به آرامی نفس بکشید. سعی نکنید که افکارتان به شما فشار وارد کنند بلکه در عوض اجازه دهید که افکارتان مانند یک پرنده به پرواز درآیند. به افکارتان توجه کنید و اجازه دهید همراه شما توسعه یابند. این کار شاید در ابتدا دشوار به نظر برسد زیرا افکار به طور خودکار از عادات بوجود می آیند.

هرچقدر بیشتر بر ذهن خود کنترل داشته باشید شما نیز قدرتمند تر خواهید بود.

 

 

وقتی در فیس بوک از استادان و رزمی کاران هنرهای رزمی سوال کردم چه چیزی شما را برای یادگیری هنرهای رزمی ترغیب کرد جواب های جالبی دادند که در این بخش قصد دارم آنها را با شما به اشتراک بزارم


 

گاهی از مواقع بسیاری از خشم و رفتارهای نابجای من مانند بچه ها بوده است. من زمانی وارد ورزش کاراته شدم که هفت سالم بود و الان 11 سال است که دو رکورد ملی را در دست دارم.من برای انجام کارهای بیشتر و بزرگ نیاز به نظم و انضباظ و مقداری شانس دارم. تقریبا 10 سال پس از ورود من به باشگاه کاراته توانستم آزمون کمربند مشکی را با موفقیت پشت سر بگذارم. این بیشتر از آن چیزی است که بتوان آن را در جملاتی وصف کرد. به معنای واقعی کلمه وقتی که چند بار اول بر روی تشک کاراته رفتم، گریه ام گرفته بود.( Dylan Ott)

 

وقتی من بچه بودم پدرم در فیلم های بروس لی بازی می کرد. خیلی از صحنه های آن را هنوز به یاد دارم و دوست داشتم منم زمانی شبیه او باشم. من وسواس شدم که کمربند مشکی ام را در سن 10 سالگی بگیرم که یکی از اتفاقات بزرگ زندگی من بود.( Marc Golding)

 

همه چیز را جستجو کردم.از آنچه که در آن زمان بود مطمئن نبودم اما بلاخره آن را یافتم.( Jason Sandlin)

 

من دوست داشتم در کاراته کید شبیه Sho Kosugi یا Chuck Norris باشم.اما متاسفانه در دوران جوانی چنین شانسی را نداشتم که با آنها کار کنم.همانطور که من به دبیرستان و کالج رفتم، هنرهای رزمی را راهی برای تناسب اندام و یادگیری مهارت هایی که بتوانم از خود محافظت کنم می دانستم .من 12 سال به باشگاه می رفتم و هر دقیقه از انجام دادن آن لذت می بردم. (Eric Kumor)

 

من همیشه می خواستم به عنوان یک کاراته کار کید آموزش ببینم.اما پدر و مادرم توان پرداخت هزینه آموزش من را نداشتند. من الان دارای کمربند آبی هستم و در فیلم های "بیل را بکش" و "لگد زدن الاغ" ،همراه با وینگ چون نقش ایفا کرده ام. (Kirsten Spitzner)

 

نمی دانم چند ساله بودم اما وقتی فیلم های بروس لی رو مشاهده می کردم با دیدن حرکات او هیجان زده میشدم (Mark Spaulding)

 

وقتی 4 ساله بودم برای اولین بار در زندگی ام بازی" مرگ "، را دیدم و آرزو می کردم وقتی که بزرگ شدم مثل آن شوم.( Lalin Canthump)

 

قدم برای فوتبال و بسکتبال خیلی کوتاه بود.بازی بیس بال هم حوصله من را سر می برد. وقتی فیلم "اژدها وارد می شود" را دیدم همان هفته در نزدیکترین کلاس کاراته به خانه مان ثبت نام کردم.( Bob Gomez)

 

وقتی که جوان بودم برای اولین بار یک مبارزه تکواندو را دیدم. بعد ها که پا به سن گذاشتم، دخترم نزد من آمد و گفت می خواهم فعالیت خود را در کاراته شروع کنم. او از من پرسید که آیا می تواند به باشگاه برود؟ و چند هفته بعد او از من خواست که هنرهای رزمی را نزد من یاد بگیرد.( Wayne McKay)

 

وقتی بچه بودم به یک مدرسه جدید منتقل شدم و چون در آنجا کسی را نمی شناختم و از همه کوچکتر بودم من را خیلی مورد آزار و اذیت قرار می دادند.من که از این وضعیت خسته شده بودم تصمیم گرفتم که به کلاس تکواندو بروم. از آن زمان من عاشق هنرهای رزمی شدم و به جمع آوری مطالب جدید در مورد آنها می پرداختم.( Scott Rowe)

 

پسران من می خواستند کاراته یاد بگیرند.هر دوی آنها در سن جوانی بودند به همین خاطر کمی نگران شدیم. به همین دلیل به آنها گفتم که می خواهم چند هفته اول با شما به باشگاه بیایم. در همان جلسه اول من به آن علاقه مند شدم و هنوز بعد از گذشت چندین سال به کلاس کاراته می روم.( Duane Ahlgrain)

 

در مدرسه با دانش آموزان زورگو و قلدر مشکل داشتم یک روز به طور اتفاقی یکی از فیلم های بروس لی را دیدم. بروس لی به من امید داد و باعث شد که در آن دوران سخت زندگی ام به ورزش های رزمی علاقه مند شوم. بروس همچنین الهام بخش بسیار بزرگی برای من در سن 11 سالگی بود. زمانی که من با یک بیماری بسیار نادر که باعث شد از گردن به پایینم فلج شود دست و پنجه نرم می کردم با نگاهی به گذشته و یادآوری بروس لی و هنرهای رزمی توانستم به این مشکل غلبه کنم. (Robert Dill)

 

وقتی بچه بودم از دست بچه های دیگر به شدت کتک می خوردم به طوری که بعضی اوقات همه بدنم کبود می شد و یا خونریزی میکردم. به همین دلیل مادرم من را به یک باشگاه کاراته برد تا بتوانم از خودم محافظت کنم. حال که 38 سال از آن زمان می گذرد اکنون من به دیگران می آموزم که چطوری از خود محافظت کنند و رزمی کاران خوبی بشوند.( John Mills)

 

زمانی که 3 یا 4 ساله بودم پدرم شروع به آموزش هنرهای رزمی به من کرد. من در یک خانواده رزمی کار ایرلندی زندگی می کردم.تنها مشکل من کم رویی و خجالتی بودن بیش از حد من بود که بعد ها با تصمیم پدرم به باشگاه رفتم و توانستم بر این مشکلم هم غلبه کنم.

 

من خیلی کنجکاو بودم و می خواستم همه چیز را امتحان کنم. به همین دلیل از 16 سالگی شروع به یادگیری هنرهای رزمی کردم. برای کسب مهارت های بیشتر به کلاس های آیکیدو، جودو و کاراته رفتم و الان به عنوان یک محافظ مشغول به کار هستم.

 

 

 


ما در بیش از دو دهه است که شاهد افزایش سالانه جنایتهای خشونت آمیز هستیم.به گزارش آمارهای منتشر شده از سوی دادگستری امریکا،میزان جنایت های خشونت آمیز افزایش یافته و حملات شدید و ساده که عامل این جنایت ها هستند،افزایش 22 درصدی داشته است.گرچه میزان جنایت و خشونت امروز کمتر از 20 سال پیش است اما این جنایت ها و بزه های غیر مقابله ای و بدون مبارزه و درگیری نیز در این آمارها نگران کننده نیستند.

 

با همه اینها،هیچکس آسیب نمیبیند کیف از اتومبیلی قفل نشده برداشته می شود،صندوق پست توسط افراد شرور خراب می شود و غیره.
بیشترین علت نگران کننده،جنایت های خشونت آمیز است-جنایت ها در مبارزه ها و مقابله ها- که رو به افزایش است.ظاهرا اطلاعات تجربی اندکی برای نشان دادن یک رابطه بین دوره های اقتصادی سخت و میزان جنایات خشونت آمیز وجود دارند.این حقیقت در مواجهه با انچه ما رابطه مستقیم دعاوی فرض می کنیم،گریزان است.این موضوع واقعا اهمیت ندارد،دارد؟

حقیقت این است که جنایت خشونت آمیز تقریبا تا 25درصد افزایش یافته است و همه ما باید مراقب باشیم.شاید این فقط احساس بیم و وحشت یا عصبانیت است که هرکسی احساس می کند،جرقه ای برای خشونت است،به جای اینکه بگوییم حمله و یورش طرح ریزی شده تا فردی از کیف پولش جدا شود.اگر اهل تحقیق روی مردم باشید،بی شک متوجه شده اید که مردم این روزها سخت تر مجروح می شوند.

 

من این موضوع را در حالی که رانندگی می کند،در می یابم یا وقتی در صف ایستاده ام،آن را احساس می کنم.چه کار باید کرد؟خب،مهم ترین چیزی که همه ما می توانیم انجام دهیم افزایش هوشیاری در خصوص موقعیت ماست،مثل تلاش در دیدن و احساس کردنTقابلیت فرار از یک ساختمان.

دوم،باید سخت بکوشیم تا در دام نیفتیم.به طور صادقانه؟اگر کسی در ترافیک راهم را ببندد یا در صف جلوی من بایستد و یا هر توهین ساده ای به من کند،او را آدم ابلهی می دانم.سعی می کنم روی تصویر بزرگتری تمرکز کنم.کسی که می خواهد در صف از من جلو بزند،در تصویر بزرگتر من قرار نمی گیرد.قطعا این بی ادبی و بی حرمتی است،اما ما که پلیس ادب و نزاکت نیستیم وهر چه بگوییم تاثیری روی آدمی که سال ها احمق و نادان بوده است،ندارد.

بیرون انداختن هم آسان نیست زمانی که به شدت تلاش می کنید تا امور خود را بگذرانید و دچار استرس و فشار هستید اما لازم است از مکیدن چیزی که قطعا زندگی مارا با مشکلات بیشتری روبه رو می سازد،اجتناب کنیم.

من همیشه مردم را تشویق می کنم در اجتناب از مجادله هم به اندازه مبارزه،تهاجمی باشند.این ذهنیتی است که برای من در برخی از خطرناکترین مکان های دنیاخوب جواب داده است و مرا از نزاع و گرفتاری های غیر ضروری دور نگه داشته است.وقتی نمی توانیم از مجادله و ستیز اجتناب کنیم باید با زبان بدن آشنا باشیم تا نشان دهد که فردی قصد گلاویز شدن دارد یا خیر.

دعوای خیابانی

 

هر یک از این اشاره ها یا مواردی از آنها دلایل کافی برای اقدام به پیش دستی کردن هستند : اندکی تکان خوردن،این پا و آن پا کردن-با نگرانی و اضطراب  به اطراف نگاه کردن-تکان دادن سر و دست زدن به صورت به طور مکرر-توقف ناگهانی تمام حرکات و برداشتن یک قدم کوتاه به عقب-نصفه و نیمه چرخیدن ناگهانی و اندکی قدم گذاشتن به عقب .

شاید یک سلاح در کار باشد،آن هم زمانی که اگر فرد سجاف پیراهن خود لمس کند یا ناگهان دست را در جیب خود کند و یا ناگهان آرنجش را بالا بیاورد.زندگی به اندازه کافی کوتاه هست و روزهای پر صلح و ارامش در این میان اندک و دور هستند.به خطر انداختن سلامتی و خراب کردن سرنوشتمان به خاطر برخی هیاهوها و سروصداها،روزمان را از زمانی که هیچ حسی نداریم نیز بدتر می کند.

حقیقت این است که نیمی از زمان هایی که ما به خاطر یک توهین ناراحت می شویم،فرد مسئول از اینکه کار اشتباهی می کند ناآگاه است. بنابراین،ولش کنی.به همه ما گفته شده،وقتی نمی توانیم به سادگی از سر راه خشونت بی جای شخصی کنار برویم،در بدتر کردن شرایط وی و خراب تر کردن روزش،تردیدی به خود راه ندهیم.اشخاص خوب تمام کردن و فیصل دادن قضیه ای را به درازا نمی کشند،بلکه سریع کار را تمام می کنند.  

 

من از کسی که یکباره 10000 تکنیک را تمرین می کند اصلا نمی ترسم اما کسی که یک تکنیک را 1000 بار تمرین می کند قابل احترام است.

 

جان کلام این سخن چینی روشن است. کلید رسیدن به بالاترین سطح هر هنر رزمی تمرین است. تنها با هزاران بار تمرین تکنیک های دفاع ، حمله و ضربه است که می توانید تکنیک های خود را به صورت یک استراتژی و به صورت ناخوداگاه و آنی انجام دهید. بدون داشتن این نیرو، در جریان مبارزه مجبور هستید تا همیشه برای انجام  نحوه حرکت بعدی و زمان انجام آن فکر کنید.

 

مربیان قدیمی وینگ چون کونگفو، با تاکید بر مهم بودن توسعه رفلکس های بدنشان به هنرجویان، نیاز به تمرین مکرر را به آنان یاد آور می شدند.با اینحال آنها عقیده داشتند که نباید بر روی تمرین مکرر تاکید داشته باشند برای اینکه مطمئن شوید که در زمان مناسب و با تعادل و دقت کافی ضربه می زنید بایستی درس های آدمک چوبی کونگفو را یاد بگیرید و آن را بخشی از تمرین ویتگ چون خود قرار دهید.

 

برای نزدیک به دو هزار سال، راهبان معبد شائولین، از وسایل کمک آموزشی زیرکانه ای برای بهبود آموزش خود کمک گرفته بودند.افسانه ها می گویند که معبد قدیمی شائولین در استان فوجیان، از مجموعه ای از جنگجویان ساخته شده را برای تمرین استفاده کرده اند.

وینگ چون کونگفوویلیام چونگ مربی وینگ چون کونگفو نقل می کند:"راهرویی بود که در آن حدود 108 آدمک چوبی، به حالت 109 تکنیک حمله در آن چیده شده بود راهبان با عبور از این راهرو تکنیک ها و دفاع های خود را روی این آدمک ها تمرین می کردند."
بعد از آنکه قوم مانچو این معبد را سیصد سال پیش ویران کردند یکی از تنها چند استاد بازمانده این معبد، راهبی با نام مویی، یک وسیله کمک آموزشی را بر اساس آن 108 آدمک چوبی ساخت. این آدمک دارای سه دست و یک پای این آدمک ترکیب های آن 108 تکنیک را نشان می داد.

 

در زمانهای گذشته این آدمک چوبی با استفاده از تنه درخت ساخته می شد، گاهی طول آن به 2 متر می رسید گودالی در زمین می کندند و آدمک را در آن قرار می دادند ارتفاع آدمک به اندازه قد یک آدم معمولی می بود.گودال را با خاک شن می کردند تا ضربات رزمی کار به تنه درخت رفلکس نرمی داشته باشد.


در شائولین کونگ فوی سنتی، برای آماده سازی رزمی کار برای مبارزه، از ضربات سخت و خشن استفاده می شد.هر چند این روش هنوز هم روش محبوب بعضی از رزمی کاران است اما در وینگ چون کونگ فو، ضربات با نرمی و پشت سر هم اجرا می شود تا قدرت و نیروی حریف را رها سازد این روش برای کسانی که در مقابل حریف قدرتمندتر و یا تنومندی هستند ویا کسانی که فقط می خواهند دفاع شخصی نرمی داشته باشند مفید است.

 

تمرین با آدمک چوبی شما را قادر خواهد ساخت تا همه خصوصیاتی را که برای یک تمرین واقعی بر اساس فلسفه وینگ چون " عدم استفاده از نیرو در مقابل نیرو" لازم است توسعه دهید خصوصیاتی همانند: زاویه صحیح، تعادل، دقت، زمانبندی، حرکت، جاگیری و سرعت.
به دلیل اینکه وهنگ چون از کف دست و روی ساعد برای دفاع و رد کردن ضربات استفاده می کند استفاده از آدمک چوبی ابعث تقویت این نواحی شده و می توان این مزیت را یکی از مزیت های مهم آدمک چوبی در تمرین وینگ چون نام برد.

 

به دلیل اینکه آدمک ساکن است و حرکتی ندارد می توانید واکنشها تماسی و بصری خود را بهبود بخشید به این معنی که یاد می گیرید چگونه همزمان حرکات دفاع و حمله را انجام دهید.درست  قبل از اینکه ضد حمله را انجام دهید دست و یا بازوی شکسته آدمک ،نماینده دست دیگر مهاجم است است که باید دفع کنید.


با تمرین در طول زمان، به مرور ضربات ضد حمله جزئی از وجود شما خواهد شد که این نتیجه ی بهبود واکنش های شما خواهد بود که عامل مهمی در پیروزی در مبازرات و دعواهای واقعی است.

 

تمرین مداوم آدمک چوبی همچنین باعث بهبود واکنش دیداری شما خواهد شد.البته این نیازمند کمی خلاقیت و تصویر سازی ذهنی است. کافی است طوری وانمود کنید که نمی دانید تکنیک بعدی چیست با اینکار چسمانتان را مجبور به قفل کردن بر روی آدمک چوبی و اسکن کامل حالت آن می کنید و به مرور در مبارزات هم چشم از حریف بر نمی دارید.

 

به دلیل اینکه آدمک چوبی را معمولا از چوب ساج می سازند بهتر است تمام حرکات تهاجمی و دفاعی شما در ابتدا نرم باشد تا میزان نیرویی که بدن شما مجبور به جذب ان است را به حداقل برسانید.بعدا همراه با بهبود دقت و تکنیک هایتان می توانید انرژی بیشتری را بر روی انجام تکنیک ها بگذارید.
از هر قمستی از بدن که برای تمرین استفاده می کنید بهتر است تا سطح تماس دست یا ساعد با آدمک را کاهش دهید تا از استخوان ها و نقاط فشار خود محافظت کنید.

هنگامی که با دست ضربه می زنید ضربات را با کف دست ، لبه دست، نوک انگشتان وارد می کنید در ضربات پا، پا ، لبه پا و پشت پا ضربات را وارد می کنند البته به راحتی می توانید ضربات با بازو،زانو و آرنج را هم اضافه کنید.در هر حال در صورتی که با شدت مناسب به آدمک ضربه وارد نکنید احتمال آسیب رساندن به خود را دارید.


در جریان تمرین همیشه به یاد داشته باشید که تغییر جهت نیروی مهاجم هدف اصلی شماست. به هیچ وجه نباید نیرو را به صورت مستقیم با نیرو جواب دهید.اگر اینگونه با آدمک تمرین کنید مطمئا در طول زمان دقت و سرعت خود را افزایش خواهید داد ضمن اینکه ریسک صدمه دیدن را هم حذف می کنید.

هدف نهایی استفاده از آدمک چوبی برا تمرین، ساختن مجموعه مهارت های پایه ای است که به شما کمک کند تا در زمان مناسب عمس العمل درستی داشته باشید در این حالت مهم نیست که سفر در دنیای هنر های رزمی شما را به کجا می برد شما همیشه در بهترین حالت از آمادگی و عکس العمل در برابر ضربات هستید در این مسیر این آدمک دوست قدیمی شما خواهد بود.

 

 حضور در مبارزات خیابانی به اندازه کافی سخت است، مخصوصا اگر محدوده حرکتی شما بسته باشد .زمانی که باید از خودتان در داخل اتومبیل دفاع کنید ،چه احساسی دارید ؟متاسفانه گاهی مبارزه در پارکینگ روی می دهد.در این حال شاید بسته یا کیسه یا جعبه هایی همراه دارید و در ذهنتان با افکار و اندیشه های اشفته در گیرید.


در هنگام درگیری،اگر تنها نباشید ،شرایط بسیار پیچیده تر خواهد شد .در واقع تمرکز شما ضرورتا بین تهدیدها ،خودتان و افراد همراهتان تقسیم می شود.اگر درون و کنار اتومبیل باشید ،حرکت شما محدود می شود و احتمال بروز اشتباه به دلیل وجود صندلی ،کنسول،درها،فرمان،دنده و....افزایش می یابد پس تولید نیرو و رهایی از این شرایط کار ساده ای نیست .


این زمان کوتاه،اما در عین حال دشواری است.اولین مرحله دفاع از خود به آگاهی از شرایط و پرهیز از سناریو های ناصحیح مربوط می شود.به این معنا که شما با تهدید روبه رو می شوید  .در این زمان از خود می پرسید که ان مرد چه می کند.چرا کلیدها در دستش نیست؟ چرا او کنار فروشگاه ایستاده است؟ چرا حرکتش را با حرکت من تنظیم می کند؟ اگر دوست ندارید به این سوال ها پاسخ دهید،شما باید به دنبال انتخاب هدف و یا گذاشتن مانعی بین خودتان و او باشید تا به شما حمله نکند.

 

دومین مرحله دفاع از خود باید همراه با ابراز( سلاح) باشد ، سلاحی که هدف محور و قانونی باشد. به نظر من، اگر شما این کار را نکنید ، دچار اشتباه شده اید .قانون به شما اجازه حمل سلاح را برای دفاع از خود می دهد، پس چرا نباید این کار را بکنید؟ به این ترتیب اولین نگرانی شما فقدان محدودیت حرکتی است.

 

اگر بین دو اتومبیل قرار گرفته اید ،حداقل یک راه فرار دارید. لحظه ای که در را باز می کنید، این راه فرار بسته می شود. و بدتر اینکه،شما به سرعت در موقعیت ضعف و طرف مهاجم در موقعیت قوی قرار می گیرد، و این کار را با لگد زدن انجام می دهد. او قدرت تزریق نیروی بیشتر را دارد ،اما شما در حال از دست دادن نیرو هستید.

 

با ورود به هوای آزاد و باز شدن در ،دیگر نمی توانید به او حمله کنید همچنین متوجه می شوید که درها باز می شوند و سر شما به سقف می خورد .وصف شما زمانی بدتر می شود که نشمینگاه شما به صندلی شاگرد برخورد می کند ،همجنان که فشار وارد می کنید ،وضعیت بدنی و وزن نقطه ضعف شما خواهد بود و نیروی انها به پهلوها و نشمینگاه شما منتقل می شود.شما دیگر نمی توانید نیروی لازم را تولید کنید .پاهایتان از زمین جدا می شود و بدتر اینکه کف اتومبیل گیر می کند.و در صورت داشتن زمان کافی می توانید به در اتومبیل نزدیک شوید ،اما این کار نیز به علت وجود رقیب بین شما و در باز  ممکن نیست.

 

اگر نمی توانید رقیب را روی صندلی شاگرد پرتاب کنید ،وضعیت شما را سخت تر خواهد کرد .اگر شما نشسته باشید و او روی شما سوار باشد ،حداقل کاری که می تواند انجام دهداین است،با یک زانو روی صندلی روی شما قرار گیرد و به این ترتیب،این شمایید که تحت قشار خواهید بود.او در این صورت،به راحتی شما را خواهد زد و شما هم نمی توانید کاری انجام دهید . در این میان، فکر کنید که در چنین شرایطی نبرد بین رقبا چگونه خاتمه می یابد .برای تسهیل راه های فرار یا بازیابی پس از حالات بیهوشی ،باید به سرعت به حریف حمله کنید .

به طور کلی،مناطق هدف شما بالای گلوی حریف قرار دارد:

صورت چشم ها،گلو، گردن. پس یک ضربه ناگهانی به این نواحی می تواند حریف را از کار بندازد.شما به حملات ترکیبی و تکراری سریع نیاز دارید.گاهی اولین و دومین ضربه کارساز نیست و باید ضربه های سوم و چهارم را وارد کرد.