آموزش دفاع شخصی در اصفهان

سیستم دفاع شخصی کاربردی

سیستم دفاع شخصی کاربردی

آموزش دفاع شخصی در اصفهان

آموزش تخصصی پیشرفته ترین سیستم دفاع شخصی
آموزش دوره دفاع شخصی چاقو
آموزش مبارزات آزاد و مبارزه با چاقو
آموزش حرفا ای بدنسازی رزمی و آمادگی برای مسابقات
آموزش تمامی سلاح های سرد رزمی و دفاع انها در یک موقعیت تهاجمی
آموزش سلاح های سرد نظامی تونفا و باتوم
آموزش سیستم کالی کمبت
آموزش کامل چاقوی کارامبیت
آموزش کامل تکنیکهای قفل مفاصل در هر موقعیتی
آموزش از صفر تا حرفه ای و قهرمانی و مربیگری
ارائه احکام معتبر فدراسیونی
توسط مربی و داور رسمی دفاع شخصی و سلاح های سرد
با من حرفه ای شوید....
09044068017

۶ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

در اینجا قرار نیست در مورد محاسبات حرکت خود، کاری انجام دهیم. ما فقط می خواهیم در مورد چگونه روبرو شدن با حریف صحبت کنیم .
ابتدا با یک سوال شروع می کنیم، شما چقدر می توانید تهدیدات حریف را شناسایی کرده و تا چه حد توانایی دادن پاسخ سریع را دارید ؟
بیشتر افراد آمادگی مبارزات خیابانی خود را بر اساس قابلیت های " تکنیک سخت " خود ارزیابی می کنند و وقت کمتری برای توسعه ی مهارت های  نرم  خود صرف می کنند این در حالی است که این مهارت ها برای حملات فوری بسیار لازم و مفیدند .
یکی از مهم ترین تکنیک های نرم، آگاهی لحظه به لحظه از موقعیت خود است. این یعنی یک هوشیاری کامل و جمعی از تهدیدات، محیط، حرکات و ناهنجاریهای اطراف است. به این ناهنجاریها شاخص های قبل از حادثه هم می گویند که شاخص های حمله ی قریب والوقوع را شامل می شود. داشتن مهارت به سرعت تعیین کردن تهدیدات مخفی، مهارتی فوق العاده گرانبها در درگیری های خیابانی است.
خیلی خوبه؟ اینجا هیچ اتفاقی رخ نمی دهد. اما چند ثانیه قبل از حمله هم همین طور؟
خوب حالا ببینیم بعد از اینکه شما از محیط خود آگاهی پیدا کردید، قرار است چه تدبیری برای خود بکنید؟ وقتی که خود را وسط معرکه می بینید و دیگر نمی توانید از برخورد فیزیکی جلوگیری کنید بهترین کار برای انجام چیست ؟
خوب بهتر است بهترین عملکرد ها را شماره بندی کنیم.

1- جلوگیری از رخوت


روبروی حریف خود گوزن نباشید، یک زیست شناس می گوید : گوزن ها در دعواهایشان نمی دانند چه کار می کنند برای همین کاری نمی کنند .
خوب اگر شما هم تابحال در مقابل کسی دچار این حالت شده اید هیچ کلمه ای به اندازه ی" بهت زده " آن حالت شما را توصیف نمی کند.
برای اجتناب از این حالت باید به این فکر کنید که شما هر لحظه می توانید مورد حمله قرار بگیرید. در مرحله ی دوم یک بازخورد مناسب و موفق را در برابر حمله ی فرد برای خود مجسم کنید. وسواس به ذهن خود راه ندهید، به ذهن خود اعمال کنید که می توانید در بدترین شرایط از خود دفاع کنید .
اگر نمی توانید از این تکنیک بهره ببرید و این جسارت را از خود نشان دهید بهتر است بروید و نمک بلیسید.



2- تا حدودی از مهارت های بالقوه ی حریف سر در بیاورید


از وضعیت جسمی حریف و مسلح بودن یا نبودن وی سعی کنید تا حدودی سر در بیاورید. چگونه؟ آیا چیزی درون دستانش است؟ احساس می کنید جای از بدنش متورم شده؟ چیزی درون جیب هایش است؟ چیزی از پیراهنش بیرون نزده؟ این چیز های عادی ممکن است برای شما مسئله ای بزرگ تر شود.
آگاهی از حریف یا مشکوک شدن به وی برای داشتن اسلحه ای که ممکن است در دعوا از آن استفاده کند می تواند برای شما بسیار حیاتی باشد.



3- موقعیت، موقعیت، موقعیت


در چه موقعیتی قرار دارید؟ در حین دعوا فورا کاری کنید که در موقعیتی تاکتیکی و ممتاز قرار بگیرید و همواره راهی برای فرار داشته باشید. می توانید در همان جا یک اسلحه ی دم دست برای خود پیدا کنید و یا چیزی را سد راه او قرار دهید.
وقتی که به شدت تهدید می شوید و احساس خطر می کنید دیگر به اطلاعاتی نیاز ندارید که منتظر آن باشید ولی الزاما قرار نیست که شما حمله کنید .



4- درنده خو شوید


یک ذهنیت نابودگر برای خود بسازید. اگر این حالت را حتی برای چند ثانیه برای خود مجسم کنید حملات شما موثر تر خواهد بود. امید را از دست ندهید و مطمئن باشید که این تکنیک موثر است.

تمام تکنیک های نانچیکو بر پایه نرمی این اسلحه طراحی شده اند.زمانی که با نانچیکو ضربه می زنیم سه نیرو با هم جمع می شوند.

  • نیروی تولید شده توسط گشتاور بازویی که حرکت را انجام می دهد.
  • نیروی گشتاور بدن که با حرکت همگام است.
  • نیروی گشتاور خود نانچیکو

جمع این سه نیرو افزایش قابل ملاحظه ای را در اینرسی کل نانچیکو خواهد داشت.
آزمایش هایی برای اندازه گیری قدرت نانچیکو، با نانچیکویی که وزن آن 180 گرم بوده است انجام شده اند سرعت انتهای آزاد نانچیکو به 88 متر بر ثانیه در هنگام فرود ضربه رسیده است این سرعت برابر است با 316 کیلومتر بر ساعت.نیازی به گفتن ندارد که در این سرعت کوچکترین نیرو می تواند تلفات بالایی را سبب شود.
با این اطلاعات، می توانیم انرژی جنبشی تولید شده با نانچیکو را در زمان انجام یک حرکت پایه ای اندازه بگیریم.

e=1/2 mv2

این فرمول انرژی جنبشی است که در دبیرستان خوانده اید.
E انرژی جنبشی تولید شده و M جرم جسم و v سرعت حرکت جسم است.
ما m را 0.09 کیلو گرم یا 90 گرم محاسبه می کنیم چون فقط یک بازوی نانچیکو آزاد است و با هدف برخورد می کند بنابراین باید وزن نانچیکو را نصف در نظر بگیریم.
اگر مقادیر ذکر شده را جایگزین کنیم انرژی جنبشی محاسبه شده را 348.48 ژول به دست می آید.
این انرژی جنبشی برابر است با انرژی آزاد شده از انفجار 0.5 گرم TNT  و همچنین برابر است با انرژی آزاد شده از شلیک گلوله کلت M1911

اما اگر انرژی نانچیکو برابر است با انرژی یک گلوله کلت، چرا هنگام ضربه نانچیکو از بدن عبور نمی کند؟
بر پایه پدیده های فیزیک این کاملا قابل توضیح است برای درک بهتر یک مثال می زنیم.با یک انگشت به بازویتان فشار وارد کنید مطمئنا انگشتتان وارد بازویتان نمی شود حال با همان فشار، بدون کم یا زیاد کردن فشار، سوزنی را به بازویتان فشار دهید.مطمئنا سوزن وارد بازویتان خواهد شد.در این آزمایش تنها چیزی که تغییر کرد سطحی بود که نیرو به آن اعمال شد.سطحی که نیروی یک سوزن به آن اعمال می شود 1000 بار کوچکتر از سطح یک انگشت است بر همین اسا است که گلوله برنده تر از نانچیکو عمل می کند زیرا گلوله سطح بسیار کوچکتری دارد و تیز تر است.
اگر چه نانچیکو نمی تواند بدن را ببرد اما چون نیروی بالایی وارد می کند بنابراین آسیب آن هم جدی است.به همین دلیل است که نانچیکو را یک سلاح به حساب می آورند نه یک اسباب بازی.


نکته مهم دیگر این است که تفاوت بین نیروی تولید شده توسط نانچیکو و نیروی انتقال یافته به هدف(نیروی موثر) در نقطه برخورد را درک کنیم.
نیروی تولید شده، در اثر حرکت نانچیکو تولید می شود هر چه این نیرو بیشتر باشد نانچیکو سریعتر حرکت می کند از نظر تئوری این نیرو در نقطه برخورد با هدف، کاملا به هدف منتقل می شود اما این نیرو برای اندازه گیری میزان آسیبی که وارد می کند کافی نیست.
نیروی موثر با دو فاکتور نمایش داده می شود نیرو و سطح تماس. مطمئنا مکانی که نیرو بر آن وارد می شود هم مهم است هرچه سطح تماس ضربه بیشتر باشد، آسیب کمتری را باعث می شود این نیرو همچنین بر مقاومت سطح هم بستگی دارد برای مثال اگر سطحی که به آن ضربه می زنیم نرم باشد مقداری از انرژی ضربه را جذب خواهد کرد.

اجازه دهید نیروی موثر نانچیکو و کلت را محاسبه کنیم.
گلوله کلت دارای سطح 25 میلیمتر مربع است بنابراین نیروی موثر عبارت است از 350/25=14 یعنی 14 ژول بر متر مربع نیرو وارد می کند.
برای نانچیکو سطحی که بازوی آزاد نانچیکو پس از برخورد انجام می دهد 1 سانتیمتر مربع است بنابراین نیروی موثر عبارت است از
350/100=3.5
بنابراین نیروی موثر کلت 4 برابر نیروی موثر نانچیکو است.
این محاسبات با این فرض انجام شده است که هدف یک سطح سخت است و هیچ انرژی ضربه را جذب نمی کند.می توانیم برای اینکه نیروی موثر را افزایش دهیم می توانیم هم شدیدتر ضربه را بزنیم و یا سطح تماس را کاهش دهیم.
به همین دلیل است که نانچیکوی ژاپنی را 8 ضلعی می سازند تا کمترین سطح تماس را در ضربه ها داشته باشد.

برای یارگیری این سلاح مرگبار و زیبا با من تماس بگیرید...

استخوانها از تجمع فیبر ها تشکیل شده اند که در طول استخوانها به صورت موازی در کنار هم قرار گرفته اند.این نوع ساختار ترکیب نا همسانی را تشکیل می دهد.
با یک ضربه عمودی به این فیبر ها در سطح تماس 1 سانتیمتر مربع، استخوانها می توانند بدون شکستن تا 10000 ژول انرژی را تحمل کنند.
با ضربه ای با زاویه ای کمتر از 15 درجه و با همان سطح تماس 1 سانتیمتر مربع ، استخوان تنها می تواند 375 ژول را تحمل کند.
این محاسبات برای یک استخوان با سختی میانگین است.تعدادی از استخوانها دارای سختی بیشتر( استخوانهای آرنج زانو ،پاشنه)و تعدادی دارای سختی کمتری هستند همانند استخوانهای بند انگشتان.

  نانچیکو می تواند نیرویی با شدت 3.5 ژول بر میلیمتر مربع یا 350 ژول بر سانتیمتر مربع را وارد کند.با این اطلاعات، ضربه ای با شدت فوق و زاویه ی بیشتر از 15 درجه نمی تواند استخوان را بشکند.
با این حال در ضربات با شدت بیشتر از معمول و یا زاویه کمتر از 15 درجه ، نانچیکو می تواند باعث شکستن استخوان شود.
حرفه ای های نانچیکو، در جریان مبارزات دوست دارند تا دست ها را هدف قرار دهند. یک ضربه به بند انگشتان و مچ دست ، به راحتی می تواند باعث شکستن آن شود این ناحیه بسیار حساس هم هست و باعث درد شدیدی خواهد شد.
زدن ضربه به دست، برای خلع سلاح کردن کسی که مسلح است بسیار موثر است یا برای اینکه به سادگی او را در بقیه دعوا از کارکرد دست محروم کنید.


تقریبا پذیرفته شده است که نانچاکو سلاحی از ناحیه اکیناوا است.اکیناوا بزرگترین جزیره از رشته ای از جزیره ها از جنوب ژاپن تا تایوان است.
در طول تاریخ اکیناوا، اکیناوا به صورت کلونی هایی تحت تاثیر و یا اشغال قدرت های منطقه بوده است در این میان هیچگاه هم از تلاش برای استقلال دست بردار نبوده است.
امروز اکیناوا بخشی از ژاپن است اما مردم آن ژاپنی نیستند و از نژاد ژاپنی نیستند.آنها زبان و فرهنگ مخصوص خود را دارند که اکیناوایی نامیده می شود.
تا امروز، نحوه ساخت نانچاکو در این جزیره به صورت یک راز باقی مانده است البته چند تئوری مطرح شده است که تلاش می کنند نحوه ساخت نانچاکو را توضیح دهند.
بسیاری بر این باورند که نانچاکو در اصل یک وسیله کشاورزی بوده است تعدادی دیگر می گویند که نانچاکو برای دهنه اسب استفاده می شده است و یا یک وسیله برای کندن پوست درخت بوده است.نظریه دیگری می گوید که نانچاکو وسیله ای برای تق تق کردن به وسیله نگهبانان در شب بوده است.
نظریه دیگری در مورد این سلاح سرد تاثیر هنر های رزمی چین در قرن 13 تا 14 را مطرح می کند در این مدت زمان، تعدادی بیشماری از چینیان از چین به اکیناوا مهاجرت کردند.اغلب این چینیان مهاجر، در شهر کومه مورا  اقامت گزیدند  و در آنجا با نوعی سلاح شبیه به نانچاکوی امروزی با نام شوانگ جی، به معنی چوب دو تکه یا باتون دو تکه تمرین می کردند.
این نظریه محتمل تر به نظر می رسد زیرا اکیناوایی ها شوانگ جی را نانچاکو تلفظ می کردند. در همین زمان اکیناوا بین سه قدرت تقسیم شد.هوکوزان،چونزان و نانزان.این حکومت ها در رقابت با هم حکومت می کردند.
در سال 1429، شاه شو هاشی سلسله شو را با متحد کردن این حکومت ها بنیانگذاری کرد.برای به کنترل درآوردن این جزیره، پادشاه دستور داد تا تمامی سلاح ها از میان مردم اکیناوا جمع آوری شود هرچند اکیناوا مکانی خشونت بار با درگیری های خونین داخلی،جنایت و راهزنی بود.
از آنجایی که طبق قانون صادر شده اکیناوایی ها قادر به حمل سلاح هایی همانند شمشیر و تیروکمان نبودند شروع به آموختن مبارزات تک به تک کردند این در نهایت منجر به پیدایش آنچه ما به عنوان کاراته می شناسیم شد.
آنها همچنین شروع به آموختن استفاده از وسایلی که اجازه حمل داشتند شدند تا از آنها در مبارزه استفاده کنند.این ابزارها امروز هم می توانید در رشته کوبودو بیابید.سلاح هایی همانند تونفا، سای،بو، تاما و البته نانچاکو.

این قانون تا 1879 پا برجا بود تا زمانی که در نهایت سلسله شو سقوط کرد و اکیناوا به صورت رسمی جزئی از ژاپن گردید.قانون اساسی جدید اجرا شد و کاراته و کوبودو به صورت عمومی تدریس می شدند.
در زمان دوره تایشو(1910 تا 1926)، نمایشهای بیشماری در جزیره اصلی ژاپن اجرا شد در نتیجه کاراته و کوبودو در میان مردم عادی بسیار محبوب شدند.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم گردانهای ارتش آمریکا در نقاط بیشماری از ژاپن پایگاه ساختند.با گذشت زمان سربازان شروع به یادگیری کاراته و کوبودو کردند.بعد از بازگشت این سربازان به آمریکا،بسیاری مدرسه هنرهای رزمی خود را بنا نهادند در طول چند دهه، کاراته و کوبودو در سراسر جهان گسترش پیدا کردند.نانچاکو هم مسیر انها را دنبال کرد و راه خود را در محبوبیت عمومی پیدا کرد.

برای یادگیری هنر این سلاح باستانی با من تماس بگیرید و کاملا حرفه ای در مدتی تمامی فنون این سلاح را فرا خواهید گرفت

 هنر رزمی عبارتی با تفسیر های گوناگون است بسته به فردی که جواب می دهد تفسیر ها متفاوت است.یکی از دلایل این تنوع، این است که سبک های بسیاری از هنرهای رزمی بنا نهاده شده است و هر سبک هم هنرجویان و طرفداران زیادی دارد.حتی کسانی هم که سبک خاصی را کار می کنند ممکن است تعاریف متفاوتی از سبک خود داشته باشند.
چون افراد مختلف درک متفاوتی از هنر رزمی خواهند داشت بنا براین تعاریف آنها هم از هنر رزمی متفاوت خواهد بود.
ابتدا مفهوم هنر رزمی را به سه شاخه ی، هنر رزمی، ورزش رزمی و دفاع شخصی تقسیم می کنیم.

ورزش رزمی
در ابتدا هنر رزمی به منظور آموزش سربازان برای مبارزه در میدان جنگ توسعه پیدا کرد.هدف این بود که سربازان در میدان جنگ بتوانند از خود دفاع کنند.در آن زمان قانونی در میدان جنگ حاکم نبود( امروز هم نیست) یکی از چیزهایی که این سربازان می آموختند این بود که چگونه حریف را به قتل برسانند.
در جهان امروز، مردمان بیشماری هنر رزمی را تمرین می کنند اما آنها لزوما هنر رزمی را با هدف دفاع شخصی  یا اینکه بخواهند سرباز شوند یاد نمی گیرند.تعداد بیشماری از آنها به همان دلایلی به ورزش رزمی روی می آورند که بسیاری از مردم به فوتبال، والیبال و ژیمناستیک روی می آورند.به این دلیل که ورزش باعث سلامتی آنها می شود اعتماد به نفس آنها را افزایش می دهد و روابط اجتماعی آنها را بهبود می بخشد و بسیاری دلایل دیگر.
در این گونه موارد ورزش رزمی اصطلاحی مناسبتر از هنر رزمی است.ورزشی با تکنیک های مبارزه ای.
گام انقلابی دیگر برای هنرهای رزمی ، عنصر رقابت بود.زمان نه چندان طولانی بعد از اینکه یک هنر رزمی متولد می شد، تعدادی مبارزات رقابتی همانند فستیوال و یا تورنمنت برای این هنرها برگذار می شد.امروزه تعدادی از مردم هنر های رزمی را تنها و یا اغلب برای این رقابت ها و روح ورزشی هنر رزمی تمرین می کنند.این دلیل دیگری است که چرا هدف هنر رزمی در طول سالهای اخیر تغییر کرده است.
تفاوت بسیاری بین مبارزه در میدان جنگ برای نجات جان بدون هیچ قانونی ، و مبارزه روی تاتمی در یک تورنومنت ورزشی با قوانین مشخص وجود دارد.این تفاوت تاثیر بسیار بزرگی بر روی سبک بخصوصی از هنر رزمی نهاده است.برای مثال، در جودو ضربات دست و پا به هیچ عنوان مجاز نیست بنابراین جودوکار در زدن ضربات به خوبی یک کیک بوکسینگ کار که تنها می تواند ضربه بزند مهارت ندارد.هر دو ورزش جودو و کیک بوکسینگ هنر رزمی هستند چون پیشینه ای در مبارزات دارند.اما عنصر رقابت بر اساس تعریف  هنر رزمی مورد نظر  و قوانین آن تاثیر مستقیمی بر سبک هنر رزمی دارد و تعیین می کند که مبارزات در این سبک چگونه باید انجام شوند.

دفاع شخصی

تقریبا همه هنر های رزمی ریشه ای در دفاع شخصی دارند اما فلسفه آنها با هم متفاوت است.تعدادی از هنر های رزمی بر روی استفاده از نیروی حریف و برگرداندن این نیرو به خود حریف تکیه دارند و برخی دیگر بر روی کنترل کردن حریف بدون صدمه به او، تکیه دارند.مهم نیست چه سبکی کار می کنید به دقت اگاه باشید که آیا هنر رزمی کار می کنید ورزش رزمی کار می کنید و یا هدفتان دفاع شخصی است.بعضی مربیان تنها یک و یا دو تا از این سه عنصر را آموزش می دهند اما اگر شما در مورد این تقسیم بندی آگاه تر باشید می توانید طوری تمرین کنید که در هر سه شاخه آموزش ببینید.

همان طور که قبلا گفته شد فرق بسیاری بین نحوه دفاع از خود ،  دریک جنگ بدون قانون زمان ژاپن فئودالی در مواجه با سامورایی ها، و دفاع از خود در یک مسابقه مدرن تکواندو( برای مثال ) وجود دارد. در جنگ قانون بکش یا کشته شو حاکم است اما در مسابقات در بالاترین حالت ، فقط لازم است کمتر ضربه  بخوری و بیشتر دفاع و یا حمله کنی.
قوانین تکواندو  ضربه به پاینتر از کمر مجاز نیست.در دفاع شخصی این قوانین وجود ندارد در یک مسابقه تکواندو شما بر اساس تعداد ضرباتی که به بالاتنه وارد می کنید امتیاز می گیرید اما در دفاع شخصی بهتر است تعداد ضربات پایین تنه بیشتری بزنید زیرا این ضربات ریسک کمتری دارد و انرژی کمتری از شما می گیرد به علاوه ساده تر و کاراتر است.

هنر رزمی
حال که دو شاخه ورزش رزمی و دفاع شخصی را تعریف کردیم می توانیم بر روی تعریف هنر رزمی هم توجه کنیم.هنر رزمی هنر مبارزه است به طوری که ورزش رزمی و دفاع شخصی هم می تواند جزئی از آن باشد. اما هنر رزمی چیزی بسیار فراتر از این تعاریف است.
همیشه گفته می شود که برای یادگیری هنر رزمی باید در مدرسه و یا باشگاه هنر رزمی ثبت نام کنید.اما کلمه هنر به چیزی فرتر از تمرین ورزشی و یا یادگیری دفاع شخصی دلالت دارد. وقتی هنر رزمی تمرین می کنید تنها در حال ورزش کردن و یا یادگیری اینکه تحت قوانین خاصی چگونه از خود دفاع کنید نیستید شما در مسیری در جهت تکامل گام برداشته اید که باید دنبال کنید.همیشه باید تلاش کنید تا نحوه مبارزه خود را کامل تر کنید وبهتر شوید.
تعداد از افراد بیشتر بر روی مسیر ورزشی هنر رزمی تمرکز می کنند اما شما می تواند بر روی تکامل هنرتان تمرکز کنید.برای مثال شاید یادگرفتن کار با نانچیکو در یک موقعیت دفاع شخصی چندان به کمک شما نیاید ( همیشه نانچاکو ندارید) اما می توانید از جنبه هنری به آن نگاه کنید و برای خود هدفی تعیین کنید و برای تکامل هنرتان، با نانچاکو تمرین کنید.

چیزی که الان قرار است بخوانید یک ساده سازی از مبحثی بسیار پیچیده است.با این حال، ساده و آسان به این معنی نیست که سریع می توانید آن را رد کنید.حالا حالاها باید بخوانید  مگر اینکه برای به زندان افتادن و وکیل گرفتن و جریمه شدن عجله داشته باشید.
گاهی اوقات تعریف دفاع شخصی مثل این است که تلاش کنی ژله را به درخت با میخ بچسبانید.نه به خاطر اینکه عبور از خط قرمز بین دفاع و حمله بسیار آسان است بلکه به این دلیل که در اغلب دعواهایی که من دو طرف را از هم جدا کرده ام هر دو طرف ادعا داشتند که دارند از خود دفاع می کنند.پیچیده بودن به این معناست.

دفاع شخصی تا حد زیادی شبیه کلمه نژاد پرستی است.با وجودی که تعریف آن دلالت بر چیز مشخصی دارد اما توسط مردم برای سود شخصی معنی آن پیچانده شده است.
اما مهم نیست که مردم چقدر تلاش می کنند تا این کلمه را برای نفع شخصی، تحریف کنند دفاع شخصی معنی مشخص خود را دارد به این دلیل که دفاع شخصی قانونا تعریف شده است.
هیچکس حتی شما، مربیتان،  یا هر رزمی کار دیگر و یا فردی که در خیابان یقه دیگری را می گیرد نمی تواند دوباره آن را تعریف کند چون این کلمه تعریف شده است و معنیی را که لازم است دارد.همانند نیروی جاذبه، آن چه که قرار است معنی شود معنی می دهد چون به صورت رسمی تعریف شده است.
پس بگذارید ابتدا تعریف آن را بیاوریم

هر عملی در راستای دفاع شخصی باید در محدوده استاندارد های قانونی و مرزهای تعریف شده باقی بماند.


شما باید در این محدوده - هر چه که اسم می گذارید رفتار قانونی، مرز، محدودیت - باقی بمانید در صورتی که این مرز ها را رد کنید - مهم نیست برای چه - در این صورت دیگر  در مرحله دفاع از خود یا دیگران نیستید.و اینجاست که افراد بیشماری به تله می افتند.

دفاع شخصی چیست؟
دفاع شخصی چند چیز کاملا روشن را تعریف می کند ما این پارامتر ها را توضیح خواهیم داد.چیز های دیگری هستند که به معنی دفاع شخصی نیست اغلب اشتباه در مورد این چیز هاست که افراد را با مشکل مواجه می کند.
دیکشنری دفاع شخصی را به این صورت معنی می کند:
 
دفاع با ستفاده از زور محدود، به منظور دفاع از خود و یا دیگری

استفاده از زور زمانی توجیه می شود که فرد منطقا معتقد است که برای دفاع از خود و یا فرد دیگر استفاده از نیروی غیر قانونی(در مواقع معمولی) غیر قابل اجتناب است همچنین فرد نباید از نیروی بیشتر از آنچه برای این گونه شرایط لازم به نظر می رسد استفاده کند.
نیرویی که منجر به مرگ طرف و یا  صدمه شدید بدنی شود فقط زمانی مورد توجیه است که منطقا نتیجه گیری شود که در صورت عدم استفاده از این نیرو، جان فرد یا افراد دیگری به خطر خواهد افتاد.

بیایید با این حقیقت شروع کنیم که دفاع شخصی یک دفاع مثبت است و برای اهداف منفی مورد استفاده قرار نمی گیرد.
یک بار دیگر عبارت بالا را بخوانید منظور از دفاع مثبت این است که بعد از انجام آن، بگوئید که من بودم این کار را کردم نه اینکه بگوئید تقصیر من نبود و نمی خواستم ...
به زبان ساده در دفاع شخصی شما دست به اعمالی می زنید که در زمانهای عادی این اعمال جرم هستند.
یک بار دیگر این جمله را بخوانید.شما مرتکب اعمالی می شوید که در 99 درصد وارد جرم است اما شما مسئولیت انجام آن را می پذیرید چون در غیر اینصورت ممکن است همین اعمال بر روی خود شما انجام شود.
وقتی که به این کار دست زدید بعدا نمی توانید بگوئید "راستش من نمی خواستم اینطوری بشه ".ممکن است شما به عنوان دفاع شخصی شروع به انجام عملی کنید اما در جریان انجام آن مرز را رد کنید در این صورت شما مرتکب جرم شده اید.

بگذارید تا یک اصطلاح دیگر را به کارنامه حقوقیتان اضافه کنیم: مسئولیت اثبات
در صورت استفاده از دفاع شخصی مسئولیت اثبات اینکه در حال انجام دفاع بوده اید به عهده شماست.شما باید اثبات کنید که واقعا استفاده از نیرو در این شرایط کاملا لازم بوده است.البته به یاد داشته باشید که هر دو طرف دعوا همیشه می گویند که از خود دفاع می کرده اند.
به همین دلیل بسیار مهم است که در چه زمانی حرکات دفاعی شما از وجه دفاع شخصی می افتند و دیگر دفاعی نیستند و به عنوان یک پرخاشگر شناخته شده و مجرم خواهید بود.

آنچه که در جریان این مطلب یاد خواهید گرفت شناسایی این مرز هاست که باعث می شود از افتادن در زندان دور بمانید و همچنین اطلاعات غلطی را که در مورد دفاع شخصی وجود دارد شناسایی کنید اطلاعات زیادی در مورد دفاع شخصی در بعضی کلاسها و اینترنت آموزش داده می شوند که فقط برای شرایط آزمایشی و مدرسه ای مناسبند اما در یک شرایط واقعی تنها دو انتخاب دارید:
1- تکنیک هایی که یاد گرفته اید به کارتان می آید.
2 - تکنیک ها بازده واقعی ندارند.
متاسفانه بیشتر این آموزشها در دسته دوم قرار می گیرند.
آموزشهایی که ادعا می کنند بر اساس شرایط خیابانی طراحی شده اند، دفاع شخصی MMA آموزشهای نظامی دفاع شخصی و ... همه آنچه را که آموزش می دهند از دو حالت خارج نخواهند بود:
1- شما را به دلیل اعمال خشونت در کافه و قهوه خانه ها در زندان خواهد انداخت
2- شما رادر حال خونریزی و بی رمق در گوشه ای از خیابان افتاده رها خواهد کرد در صورتی که در مقابل یک مجرم حرفه ای قرار بگیرید.
آنچه این سیستم ها به شما آموزش خواهند داد برای یک سناریو بسیار زیاد و برای سناریوی دیگر بسیار کم است.
در دفاع از خود گذشتن از مرز دفاع شخصی تا ارتکاب جرم که شما را به زندان بیندازد بسیار آسان است اینجاست که افراد زیادی دچار مشکل می شوند.با استفاده از تکنیک های کشنده کاراته، تکنیک های حرفه ای کماندو ها و ... به عنوان یک مجرم دستگیر خواهند شد و بعدا اگر از آنها بپرسید که چرا به زندان افتاده اند می گویند برای دفاع از خود به زندان افتاده اند.این صحیح نیست حتی اگر فکر کنند که از خودشان دفاع می کرده اند آنها برای آنچه انجام داده اند به زندان می افتند که چیزی جدا از دفاع از خود است.
معمولا آنها دعوا می کرده اند بعد به هم دیگر فحش داده اند و بیشتر درگیر می شوند گاهی ممکن است از اسلحه ای هم استفاده کنند و در نهایت یک طرف یا هردو مجروح و  توسط پلیس دستگیر می شوند و هر دو طرف اعلام  می کنند که از خود دفاع کرده اند.

چهار مرز دفاع شخصی
آنچه دفاع شخصی را پیچیده می کند این است که بسیاری از مردم از بدن خود دفاع نمی کنند آنها سعی می کنند تا از احساسات خود و غرور خود دفاع کنند. اگر شما ترسیده ، هیجان زده و یا عصبانی باشید بسیار مشکل است تا تفاوت آن را با دفاع از خود بگوئید اما این ها کاملا متفاوتند.
دو پارامتر مهم که معلوم می کند چه چیزی دفاع شخصی بوده است


1- خطری که متوجه شماست فیزیکی است.

یک آزمون ساده برای این مرحله این است که :
در صورتی که کاری که مهاجم انجام می دهد منجر به صدمه فیزیکی نشود و نتوانید بعدا از آن عکس بگیرید و به عنوان مدرک ازائه دهید این یک خطر فیزیکی نیست.چیزی که قرار است صدمه ببیند را نتوانید از آن تصویر پزشکی ارائه دهید فیزیکی نیست پس غرور، کنترل، احساس، بی احترامی ، خشم و ... هیچ کدام توسط تصویر میزان صدمه آنها مشخص نمی شود بنابراین فیزیکی نیستند و هر کاری برای دفاع از آنها خارج از محدوده دفاع شخصی است.بیشتر دعوا های خیابانی هم در رابطه با دفاع از این ویژگی های غیر فیزیکی بوده است.

به طرز واقعی این احساسات غیر واقعی برای ما بسیار واقعی تر از دیگر چیزها نمود پیدا می کنند. زمانی که به این مرحله می رسیم نسبت به سایر فاکتور ها کور می شویم فاکتور هایی همانند شدت حرفها و اعمالمان که در این مدت مرتکب می شویم.


2- شاید، ممکن بود و یا احتمالا و ... نیست، خطر در حال اتفاق افتادن است.

این مورد بسیاری از مردم را به دردسر می اندازد.ساده تر بگوئیم ممکن بود فلان کار را  انجام دهد با اینکه داشت فلان کار را انجام می داد فرق می کند.
قبل از اینکه شما واکنش فیزیکی انجام دهید مهاجم باید آن کار را انجام می داد و یا به صورت دقیق تر در حال انجام آن کار باشد.تصور اینکه او احتمالا چه چیزی را می خواست انجام دهد و .. از نظر حقوقی شما را در دردسر بزرگی خواهد انداخت به یاد داشته باشید که باید ثابت کنید که دفاع می کرده اید.

دو دلیل که دفاع شخصی را به چیزی غیر از آن تبدیل می کند و مرز بین آنها را می شکند:


1- شما در ساخت وتشدید شرایط شرکت داشته اید.
2- بعد از اینکه خطری که متوجه شما بوده است تمام شد شما دست بردار نبوده اید.


می توانید این چهار مورد را به عنوان چهار موزائیک در خیابان تصور کنید مادامی که شما در این چهار موزائیک قرار دارید در حال دفاع شخصی هستید به محض خروج دیگر این دفاع نیست.
در هنگام  دفاع از خود این موارد را به یاد داشته باشید تا اگر از یک دعوای فیزیکی جان سالم بدر بردید گرفتار یک دعوای حقوقی به مراتب شدیدتر نشوید.