آموزش دفاع شخصی در اصفهان

سیستم دفاع شخصی کاربردی

سیستم دفاع شخصی کاربردی

آموزش دفاع شخصی در اصفهان

آموزش تخصصی پیشرفته ترین سیستم دفاع شخصی
آموزش دوره دفاع شخصی چاقو
آموزش مبارزات آزاد و مبارزه با چاقو
آموزش حرفا ای بدنسازی رزمی و آمادگی برای مسابقات
آموزش تمامی سلاح های سرد رزمی و دفاع انها در یک موقعیت تهاجمی
آموزش سلاح های سرد نظامی تونفا و باتوم
آموزش سیستم کالی کمبت
آموزش کامل چاقوی کارامبیت
آموزش کامل تکنیکهای قفل مفاصل در هر موقعیتی
آموزش از صفر تا حرفه ای و قهرمانی و مربیگری
ارائه احکام معتبر فدراسیونی
توسط مربی و داور رسمی دفاع شخصی و سلاح های سرد
با من حرفه ای شوید....
09044068017

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باشگاه دفاع شخصی اصفهان» ثبت شده است

هنرهای رزمی ترکیبی (MMA)، یک شیوه مبارزه ای با" تماس کامل" هستند. همچنین با نام های "مبارزه در قفس" یا "نبرد نهایی" شناخته شده هستند. از ویژگی های اصلی MMA ترکیب هیجان انگیزی از تکنیک های ایستادن ثابت، گلاویز شدن و حالت نشسته می باشد. همچنین به طیف وسیعی از افراد اجازه می دهد که برای مبارزه و رقابت آموزش ببینند.
MMA یک ورزش سرگرم کننده می باشد و از انجام دادن و یا دیدن آن احساس بی حوصلگی نمی کنید. اگر شما علاقه مند و مشتاق هستید که آن را امتحان کنید، ویا اینکه دست کم بفهمید برای شما خوب است یا نه، به احتمال زیاد از انجام دادن آن لذت می برید.

 

 

1- چگونگی شروع MMA. آیا می خواهید در قفس یا بر روی رینگ مبارزه کنید؟ آیا می خواهید یک تمرین خوب انجام دهید و مهارت های اساسی مبارزه را یاد بگیرید؟ آیا شما عمدتا در محیط های مختلف مجبور می شوید با یک نفر دست به یخه شوید؟ اگرچه شما همیشه می توانید نظر خود را تغییر دهید، اما قبل از آنکه مشغول به آموزش آن شوید بهتر است که هدف نهایی خود از یاد گیری آن را مشخص کنید. شما می توانید در انتخاب یا محدودیت های خاصی که دارید از راهنمایی های دیگران نیز بهره ببرید. هر یک از زمینه های هنری زیر به صورت وسیعی در MMA دخیل هستند:

 

کاراته، موی تای تایلندی، جودو، کشتی کج، جوجیت سو
تکنیک ها و حرکات رایج و مفید در MMA عبارتند از: بوکس، کیک بوکسینگ، ضربات پا، ضربات زانو، نشستن، حرکات دست و پا.

 

 

2- صحبت با افرادی که در MMA مسلط هستند. ممکن است که از دیدن افرادی که حرکات و تکنیک های MMA را به راحتی انجام می دهند شگفت زده شوید. این افراد می توانند اطلاعات مفیدی در مورد این رشته به شما بدهند. بعضی از باشگاه ها بسیار جدی هستند، و رزمی کاران را در سطوح آماتور و حرفه ای آموزش می دهند در حالی که باشگاه های دیگر آرام هستند.

 

 

3- به مشاهده چند کلاس و باشگاه بروید. بیشتر باشگاه های معتبر اجازه نشستن و دیدن تمرینات را به شما می دهند. همچنین شما می توانید  روش های تدریس و تعامل بین رزمی کاران را از نزدیک ببینید. اگر از دیدن آن خوشتان آمد، از مربی کلاس بخواهید که اجازه دهد تا شما مدتی به صورت آزمایشی زیر نظر او تمرین کنید. این کار برای ارزیابی توانایی های شما توسط مربی مهم می باشد.

 

 

4- گرفتن لوازم مورد نیاز. شما به لباس و تجهیزات حفاظتی نیاز دارید.

برای لباس ورزشی مردان تمایل به پوشیدن شورت و تی شرت دارند، در حالی که زنان از سوتین و شورت ورزشی استفاده می کنند.
 

از لحاظ ابزار محافظتی، لازم است که مردان از بیضه بند استفاده کنند. همچنین استفاده از محافظ دندان نیز در طول مبارزه الزامی است. نحوه گذاشتن محافظ دهان خیلی مهم است، پس اگر در گذاشتن آن دچار مشکل شدید سعی کنید که از دیگران کمک بخواهید.
 

 

5- شرکت در کلاس های ابتدایی. احتمالا عصبی می شوید و می خواهید کلاس را ترک کنید، اما هیچ نیازی نیست که این احساس را داشته باشید. همه به نوبه خود زمانی مثل شما مبتدی بوده و در این کلاس های مقدماتی شرکت کرده اند. پس نباید دید بدی نسبت به این موضوع داشته باشید و سعی کنید تمرکز خود را بر روی آموزش معطوف کنید.

 

آرامش. بزرگترین اشتباهی که افراد تازه کار انجام می دهند این است که نمی توانند آرام باشند. این فکر که شما یک روزه بتوانید همه چیز را یاد بگیرید اشتباه و غیر منطقی است. برای بدست آوردن هر چیزی باید تلاش و پشتکار داشته باشید. و انتظار های بیجا از خود نداشته باشید.
 

 

6- تمرکز بر روی تنفس صحیح. در مواردی که دچار مجادله و کشمکش می شوید، و یا زمانی که آماده نیستید مشت یا ضربه ای به شما وارد می شود احتمالا قفسه سینه شما آماده نباشد و شما در تنفس دچار مشکل می شوید. بسیاری از افراد در اینگونه شرایط ریتم تنفسشان تغییر کرده و باعث می شود که اکسیژن کافی وارد بدن آن ها نشود. در این موارد باید نفس های عمیق و آرامی داشته باشید. در این مورد می توانید با مربی خود صحبت کرده و راه های تنفس صحیح را در واکنش به این تغییرات یاد بگیرید.

 

 

7- گوش کردن. به همه چیز مخصوصا به جزئیات کوچک گوش کنید. آنچه که شما باید یاد بگیرید مبتنی بر تکنیک است. اگر روشی که در ابتدا یاد می گیرید درست نباشد، در انجام تکنیک ها و مهارت های مبارزه دچار مشکل می شوید.بسیاری از افراد هنگامی که به صحبت های مربی گوش می دهند فقط کار اصلی را در ذهن خود تجسم می کنند و به جزئیات هیچ توجهی ندارند. شما باید سعی کنید که اینگونه نباشید و تک تک صحبت های مربی را به خاطر داشته باشید و آن ها را بکار بگیرید.

 

 

8- شناخت محدودیت های خود. به عنوان یک یادگیرنده، شناخت محدودیت های خود، نقطه ضعف به شمار نمی آید. اگر فراتر از توانایی خود کار کنید ممکن است دچار آسیب دیدگی شوید و قادر به ادامه تمرین MMA نباشید. بسیاری از تکنیک های MMA می توانند درد و آسیب جدی ایجاد کنند.

 

برای چند دهه Kenpo به عنوان یکی از موثرترین و مشهورترین هنر رزمی در غرب مشهور بود و چند صد سال قبل از آن آسیایی ها از انجام دادن آن ورزش لذت می بردند. بخش اعظم این موفقیت را می توان به مجموعه ای از اصول مبارزه که از طریق تلاش های اساتید که معنی آن را "محاکمه با آتش " میدانستند نسبت داد. در این مقاله به تشریح 10 تا از قوانین مهم این ورزش که همه رزمی کاران Kenpo باید آن را بدانند خواهیم پرداخت.


 

1- دایره و خط


اولین قانون از قوانین Kenpo به این صورت است که اگر حریفتان قصد حمله به شما را داشت باید با استفاده از پاهایتان بدن خود را بچرخانید به  طوری که در امتداد آن یک دایره را تشکیل دهید. شما باید بازوها و دستان خود را به صورت یک الگوی دایره ای برای منحرف کردن نیروی جلو رونده قرار دهید.
هنگامی که حریفتان به روش دایره ای به شما حمله کرد شما هم باید فورا با روش خطی با آن مقابله کنید. همانطور که دایره می تواند بر خط غلبه کند، خط نیز می تواند بر دایره چیره شود.

 
2- حمله اول


این اصل دارای معانی مختلفی است، اول اینکه نشان می دهد Kenpo در درجه اول یک هنر قابل توجه است. در این ورزش 70 درصد از دست و 30 درصد از پا استفاده می شود. اما شما می توانید این نسبت را با توجه به شرایط و ساختار بدنی خود تغییر دهید.
معنای دوم این است که اگر یک رویارویی اجتناب ناپذیر است شما نباید منتظر این باشید که حریفتان پا پیش بزارد و حمله اول را انجام دهد. شما باید یک ضربه پا، مشت و ضربات آرنج و زانو را به او وارد کنید. شما باید به طور مکرر و پی در پی به او ضرباتی وارد کنید تا زمانیکه او از پای در  می آید.
دوره آموزشی Kenpo شامل تعداد زیادی از تکنیک های دست و پنجه و پرتاب است. اما تحقیقات نشان می دهد که فقط 25 درصد این ضربات به حریف برخورد می کند.

 
3- حملات چند گانه


Kenpo متفاوت تر از بسیاری از سبک های کاراته می باشد و به شما می آموزد که چگونه ضرباتی سریع و پشت سر هم از راست و چپ و بالا و پایین به حریف وارد کنیم. بنابراین لازم نیست که همراه هر ضربه یا حرکت فریاد بزنید چون باعث می شود که انرژی زیادی از دست بدهیم. ضربات اول و دوم شما باید طوری زده شوند که طرف مقابل گیج شود و ضربات سوم و چهارم باید قدرتی زده شود.
به یاد داشته باشید که اصل Kenpo این است که نخست حریف خود را می سنجید سپس به او حمله می کنید.

 
4- اهداف


اگر شما تا به حال به گرفتن یک سوراخ در دیوار افتاده اید آیا می توانید با استفاده از یک تکه کاغذ ، سنگ و یا یک میخ 2*4 آن را پر کنید؟ پاسخ واضح است. و به همین دلیل اهداف نرم قابل توجه طرفداران  Kenpo است. هیچ کس با ضربه زدن به کشاله ران پای او نمی شکند. در ژاپن از makiwara برای تشدید ضربات دست استفاده می شود. و در تایلند مبارزان تایلندی موی تای ساق پای خود را با ضربه زدن به درختان موز قوی می کنند. در Kenpo آموزش های متفاوتی در مورد اینکه با کمترین مقاومت کمترین درد را داشته باشیم داده می شود. همچنین هدف قرار دادن صورت، بینی، گردن، معده، کشاله ران و دنده ها آموزش داده می شود.

 
5- ضربات پا


لگد زدن با پا در kenpo  زیاد رایج نیست. بسیاری از ضربات چرخشی که زده می  شوند جنبه نمایشی دارند. مبارزان kenpo  کشاله ران خود را در برابر ضربات حریف قرار می دهند.از آنجا که ضربه زدن به بالا تنه نیاز به تمرکز زیادی دارد شما باید برای مسلط شدن به آن تمرینات زیادی را انجام دهید. با ضربه زدن به پایین تنه حریف می توانید تعادل او را به هم بزنید و حتی پای او را بشکنید.

 
6- مسدود نکردن


Kenpo  به حرکت و زمان اهمیت می دهد از همین رو برای جلو گیری از ضربه خوردن به شما می آموزد که حرکاتی را انجام دهید. دفاع پیشرفته در هنرهای رزمی آموزش داده می شود. به این ترتیب مبارزه برای کمربند قهوه ای و بالاتر انجام می شود.با این حال نیازمندیم که به سطح بالاتری از مهارت دست یابیم. داشتن مقدار قابل توجهی از  تجربه کافی به شما کمک می کند تا در مقابل ضربات و حملات مقاومت کنید.

 
7- بازده و تغییر مسیر


زمانی که حریفتان به سختی به شما حمله می کند شما باید به نرمی پاسخ او را بدهبد.اگر او در حملات نرم ضعیف است شما باید حملات سنگینی به او بکنید. آیکیدو شامل تکنیک های بسیاری است که در اصل بر اصل بازده تکیه داده است. در اغلب سیستم های کاراته مسدود کردن حریف بسیار سخت است و در بعضی مواقع نه تنها مهاجم بلکه مسدود کننده هم آسیب می بیند. هدایت نیز اهمیت زیادی دارد. Kenpo  به شما می آموزد که برای دفع حمله حریف پای خود را به سمت او بچرخانید.

 
8- تحرک


تحرک ممکن است ساده ترین اصل kenpo  باشد که نشان می دهد مقابله با یک هدف در حال حرکت سخت تر از یک هدف ثابت می باشد. Kenpo  می آموزد که سه نوع از مبارزان وجود دارند : مجسمه یا کسی که تحرک کمی دارد و عقب نشینی نخواهد کرد.دونده یا کسی که به طرف حریف خود هجوم می برد.خرد کن یا کسی که منتظر می ماند و در موقع مناسب واکنش مناسبی انجام می دهد. اگر شما هر یک از این ها هستید باید مراقب باشید چون حرکات شما قابل پیش بینی هستند و در نتیجه توان شکست شما را دارند. شما باید فراتر از این ها عمل کنید و سعی کنید که هر سه نوع را با هم ادغام کنید تا بتوانید نسبت به حریف خود برتری داشته باشید.

 
9- انعطاف پذیری


قانون انعطاف پذیری قانون بقا است .یکی از خصوصیات بارز kenpo این است که خود را با شخصیت و روح و روان شما سازگار می کند. اگر در حالت ایستاده قد شما 4 فون و 10 اینچ است یکی از نقاط قوت شما  این است که در ضربات پا تمرکز کافی داشته باشید. استادان قدیمی kenpo  به این نکته تاکید داشتند که برای حفط بقا باید از تمام آموخته های خود به نحو احسن استفاده کنید.هر کسی دارای ویژگی های منحصر به فردی است که می تواند کمک فراوانی به او بکند.

 
10- روح  جنگجویی


 اصل نهایی kenpo  از دو جزء اساسی تشکیل شده است: داخلی و خارجی. سگ هار ممکن است یک تهدید جدی برای شما باشد اما آن فقط  دارای جزء خارجی از روح جنگجو است. درونی این است که حیوان فکر نمی کند. برای داشتن یک روح جنگجو کامل شما باید در داخل وحشی باشید و در داخل آرام آرام.
جنگ جویان سامورایی بر این عقیده بودند که هر روز، روز خوبی برای مردن است. این بدان معنا نیست که آنها به دنبال مرگ بودند در مقابل آنها می خواستند زندگی خود را حفظ کنند. آنها می دانستند که اگر با ترس و دلهره مشغول مبارزه شوند به احتمال زیاد می بازند و جراحات شدیدی به آنها وارد می شود.آنها می دانستند که در مبارزات واقعی جایی برای اشتباه کردن نیست و کوچکترین اشتباه ممکن است به قیمت جانشان تمام شود.

 

آدرنالین توسط غدد فوق کلیوی در بدن ما تولید می شود. زمانی که بدن، شرایط روحی و جسمی را با استرس بالا را تجربه می کند آدرنالین آزاد می شود که باعث تحریک انوع فعالیت های بدن از جمله افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون و افزایش جریان اکسیژن در ریه ها می شود. آدرنالین می تواند برای افزایش سطح عملکرد خود در ورزش یا دفاع شخصی مورد استفاده قرار گیرد، شما را سریع تر و قوی تر می کند و باعث می شود کمتر تحت تاثیر درد قرار بگیرید. همچنین شما را قادر می سازد  که بتوانید به سرعت اطلاعات را مورد پردازش قرار داده و سریع تر به تهدیدات پاسخ دهید. هر کسی واکنش های مختلفی در موقعیت های استرس زا دارد و مقدار آدرنالین ترشح شده در هر شخصی متفاوت می باشد.


در این مقاله به برسی این واکنش ها و اینکه چطوری می توانیم این واکنش ها را در هنرهای رزمی و دفاع شخصی به نفع خود تغییر دهیم می پردازیم:

 
مقابله یا گریز

زمانی که در موقعیت های استرس زا قرار می گیریم به طور ناخودآگاه تغییراتی در ما بوجود می آورند. در مواقعی که به نظر می رسد به درگیری ختم می شود، بعضی از افراد به احتمال زیاد درگیر می شوند و بعضی دیگر به دلیل خجالتی بودن دوری می کنند. واکنشی که در یک درگیری انجام می دهید لزوما درست یا غلط نیست. بسته به شرایط، هر دو صورت می تواند مفید یا مضر باشد. بعضی ها می گویند اگر قادر به استفاده از هنرهای رزمی در یک وضعیت بالقو، خشونت آمیز و یا نزاع خیابانی هستید، شما باید تهاجمی باشید.

کسانی که خجالتی هستند و تمایل دارند که از درگیری ها دوری کنند، زمانی که بر روی تشک مبارزه قرار میگیرند چهره ای پر اضطراب و استرس دارند. هنگامی که آنها در مبارزه ضربه ای از حریف خوردند ممکن است تمایل به پوشش داشته باشند، چشمان خود را دور از حریف خود،  بسته یا کوچک می کنند. کسانی که از عادت مبارزه برخوردار هستند ضربات برگشتی را به صورت جسورانه تری می زنند. در این شکل از مبارزه اندازه و قدرت در مقابل تکنیک در هنرهای رزمی مورد بحث قرار میگیرد.

 
چگونگی واکنش در درگیری ها

 
تصورات شما

سریعترین راه برای تعامل با آدرنالین، استفاده از تصورات خود است. ذهن ابزاری قدرتمند است و می تواند ما را به انجام کارهای شگفت انگیز ترغیب کند. بسیاری از مردم در هنگام درگیری ها بیشتر تمایل دارند درگیر شوند تا اینکه  پا به فرار بگذارند. هنگامی که کسانی برای آموزش هنرهای رزمی پیش من می آیند به آنها می گویم که هنرهای رزمی را برای دفاع از خود یاد بگیرند نه برای ایجاد درگیری و نزاع های خیابانی. ابتدا به این چیز فکر کنید که اگر به درگیری نپردازید چه اتفاقی برایتان پیش می آید؟ آیا او به شما حمله می کند یا اینکه کاری به کارتان ندارد.

قدرت تخیل کار متفاوتی انجام می دهد. در هنرهای رزمی شما می توانید با استفاده از قدرت ذهن و تخیل خود خیلی از چیزها را مقایسه، پیش بینی و برسی کنید.

 

 
تمرین جسمانی

برای افزایش واکنش و تسلط در مبارزات خود، شما باید با واکنش های بدن که منجر به ترشح آدرنالین می شوند آشنا شوید. بیشتر آنها برای شما آشنا هستند. بدن هر کس واکنش متفاوتی به آدرنالین دارد. در بعضی ها باعث می شود که چشمانشان تنگ و کوچک شود و در بعضی ها ممکن است شنوایی شان کمتر شود. در برخی موارد وقتی مغز بر روی تهدیدی که وجود دارد، تمرکز می کند و نتواند خیلی از چیزهای دور و بر خود را ثبت کند. برای مثال وقتی کسانی که بر روی رینگ در حال مبارزه هستند وقتی که مربی به آنها دستورات و راهنمایی هایی می دهد به خاطر تمرکزی که بر روی مبارزه و حریف خود دارند صدای مربی خود را نمی شنود. برخی از موقعیت ها برای عده ای به آرامی و برای عده ای دیگر به تندی سپری می شود. بسیاری از مردم تجربه های فیزیکی خود را بعد از فروکش کردن آدرنالین فراموش می کنند.

در زیر تعدادی از شکل های آموزشی است که می تواند آدرنالین را افزایش دهد:

 
آموزش احساس ناراحتی

هنگام برسی واکنش های خود به آدرنالین، این ایده خوبی برای شروع در سطوح پایین تر است. در صورتی که چیزی باعث این می شود که در آموزش های خود احساس ناراحتی کنید احتمالا جای خوبی برای شروع است. اگر شما از ضربه خوردن می ترسید از یک محافط  دهان و دندان استفاده کنید. برخی از مردم هنگامی که در اضطراب شدیدی قرار گرفته اند هجوم آدرنالین را تجربه کرده اند. نمایش در کلاس یا در یک محفل آموزشی بزرگ،  راه خوبی برای برسی واکنش های آدرنالین است.

 
آموزش در زندگی

شما به طور طبیعی زمانی که با خانواده تان هستید سطح بالاتری از استرس را تجربه می کنید، هنگامی که یک شخص به یک سطح از توانایی می رسد که می تواند آموزش زندگی خود را با خیال راحت انجام دهد. این چیزی است که اجازه می دهد آن ها یاد بگیرند که چگونه با استفاده از مهارت های خود در شرایط استرس زا بهتر عمل کنند.

 
آموزش استرس بالا

در بعضی از سبک ها در هنرهای رزمی مانند ریو و جوجیتسو می توانیم در مبارزات به سطوح بالاتری از استرس دست بیابیم که شامل مبارزه در حمله های متعدد 2 در 1، 3 در 1 و سایر حالات مشابه استرس زا در مبارزه می باشد. برخی از قوانین برای ایمنی بیشتر وجود دارند، مانند حملات به پشت سر، گلو، ستون فقرات، کلیه ها، و زانو. ورزشکاران باید از کلاه ایمنی، محافظ دهان، محافظ کشاله ران و محافظ ساق پا استفاده کنند. یک مربی همیشه باید در کلاس باشد  تا در صورت نیاز و برای جلوگیری از صدمات احتمالی،  کمک ها و راهنمایی های لازم را ارائه دهد و محیط آموزشی امنی را ایجاد کند. توصیه می کنم که زیر نظر مربیانی که واجد شرایط هستند و مدرک مربی گری دارند فعالیت کنید. پلیس و آتش نشان ها از جمله شغل هایی هستند که با استرس زیادی روبرو هستند. روش هایی مانند پرواز یک فرد در سطح پایین یک هلی کوپتر که توسط یک تسمه آویزان شده است تا به دیگران کمک کند استرس خیلی زیادی به انسان وارد می کند.

 

بدیهی است که افراد سطح تحمل مختلفی نسبت به استرس دارند. افرادی که خود را بیشتر در موقعیت های خطرناک قرار می دهند (مانند کسی که در زیر هلی کوپتر آویزان است) دارای اعتماد به نفس بیشتری می باشند. پس سعی کنید که با آموزش های پله ای میزان کنترل خود به استرس و ترشح آدرنالین را افزایش دهید.

 

بسیاری از روش های تمرینی برای بهبود مهارتها و ایجاد هماهنگی خوب هستند اما لزوما در شرایطی که در تنگنا قرار گرفته ای به کارتان نخواهند آمد.پس چگونه باید تمرین کرد تا برای هر دو شرایط آماده شد؟ تمرین با شدت، فشار و مقاومت کلید اصلی است.


هر کس روش تمرین مورد علاقه ای به منظور افزایش مهارت های شخصی اش برای مبارزه دارد، اما این نکته حائز اهمین است که مبارزه برای برخی صزفا به معنای مسابقه و برای برخی دیگر به معنی مرگ و زندگی است! برای بسیاری هم معنای بینابین این دو: آنها دوست دارند به رقابت بپردازند اما نمی خواهند در کوچه و خیابان کشته شوند.

 

در حال حاضر، روشهای تمرینی رایج زیادی برای آموزش هنرهای رزمی به کار می روند مه در صورتیکه با شدت انجام سوند باعث ایجاد هماهنگی بین مهارتهای دستو پا وکلیه حواس وتناسب اندامی می شوند.اما آیا این روشها واقعا به شما کمک خواهند کرد که در شرایطی که زندگیتان در خطر است هم خودتان را با وضعیت وفق دهید و ای آنها فقط گروهی از حرکات از پیش طراحی شده اند که اگر با ریتم مناسب اجرا شوند احتمالا فقط این حالت را القا می کنند که می توانید برقصید؟!


صادقانه بگویم، بسیاری از روشهایی که من دیده ام ظاهرا در گروه دوم قرار می گیرند. آنها هماهنگی خوبی ایجاد می کنند اما مناسب برای شرایط بحرانی نیستند چرا که اغلب این حرکات متشکل از حرکات از قبل طراحی شده است.


برای موثر بودن فن، به خصوص اگر هدف رسیدن به واکنش های بدون تفکر و غیر ارادی باشد، باید حرکات آن غیر منتظره باشدتنها راهی که می توان به این حالت رسید این است که حریف تمرینی یا کمک مربی درک کاملی از آنچه فن فوق سعی در رسیدن به آن دارد، داشته باشد.


روش اجرای فنون معمولا بسیار خشک و انعطاف ناپذیر بودهو هنرجو را وادار به مواجهه با موارد تصادفی وعکس العمل سریع و واکنشی نمی کند.
در حالت کاملا عکس، یک روش تمرین باید به هنر جو فشار بیاورد، چون در دنیای واقعی  یک درگیری مانند یک معامله که در آن داد و ستد کالا انجام می گیرد نیست بلکه بیشتر شبیه به این است که یک دزد تلاش دارد چیزی از شما بگیرد و شما نیز به نوبه خود باید مقاومت کرده و آن را پس بگیرید.


بنابراین کلید انجام یک تمرین موفقیت آمیز یک حریف تمرینی ( کمک مربی) خوب و ماهر است، هر چه قدر حریف بهتر باشد تمرین موثرتر خواهد بود. افراد باید درک خوبی از مبارزه داشته باشند و طوری تمرین کنند که انگار دارند دعوا می کنند نه اینکه سعی داشته باشد فقط حرکات صحیح اجرا کنند.

 

به یاد داشته باشید حریف تمرینی یک جنگنده فوق العاده در نظر گرفته می شود، که شما نمی توانید به آن صدمه بزنید ولی او حتما قادر خواهد بود به شما صدمه بزند.
این موضوع به تمرین شرایط مبهمی اضافه می کند، بدین شکل که شما نمی دانید که ضربه مشت بعدی سریع است یا آهسته،سخت یا نرم، ویا اینکه با ریتم شکسته و یامتوالی توسط وی اجرا خواهد شد.
برای انکه تمرین بصورت سنجش واقعی مهارت باشد باید هنرجو حرکات را حس کرده و آن را مانند دوچرخه سواری یا شنا در استحر به حالت واکنش ماهیچه ای و بدون تعقل در آورد.
برای کسب واقعی مهارت، شما نیار به حس شرایطی که در آن قرار گرفته اید دارید و این دقیقا چیزیست ه تمرینات در نظر دارند به شما بیاموزند: مجموعه ای از مهارت های مبارزه ای.

سه رکن اساسی که  یک تمرین مبارزه باید در نظر داشته باشد:
شدت - تمرین بید کوتاه و خوشایند باشد، یک دقیقه کافی است شما نباید به هنرجو فرصت دهید که یک الگوی تنفس ریتمیک بدست آورد او باید از یک فرمول تمرینی با تناوب های با شدت بالا پیروی کند.
پاسخ - آنچه که شما سعی در ایجاد آن دارید اجرای یک پاسخ آنی در شرایط ضربه خوردن و یا مورد حمله قرار گرفتن است، این بدین معناست مه دائما توسط حریف تحت تعقیب باشید.

حریف تمرینی - اطمینان حاصل کنید که فردی که میت را نگه می دارد دقیقا می داند شما چه چیزی را از انجام تمرین فوق بدست می آورید نتیجتا او ایده خوبی از ملزومات کاری که انجام می دهد خواهد داشت.


بنابراین، یک جلسه تمرین باید به شرح زیر باشد:
10 دور یک دقیقه ای تمرین با یک استراحت 30 ثانیه بعد از هر دور.
تغییر تمرین در هر دور دو انجام تمرین ترکیبی، شامل کلیه ضربات و دفاعهایی که در تمرین وجود دارند در دور آخر و افزودن کلیه شرایط ناگهانی لازمه به آن.

طرز تفکر  یک آدمخوار را به خود القا کرده و از حریف تمرینی حود تغذیه  کنید. بگونه ای مبارزه کنید که حریف را ببلعید.
تمرین با هدف، فرقی با تغذیه واقعی ندارد، همه چیز به آن بر می گردد که شما چگونه تغذیه شده اید.


کلمات بروس لی را به خاطر بیاورید : همه مجموعه الگو های ثابت  در ایجاد سازگاری و انعطاف پذیری ناتوان می باشند. حقیقت در خارج از تمام الگو های ثابت شده است."

دقت داشته باشید که برای اینگونه تمرینات حریف تمرینی شما نیز باید فردی کاملا کار آزموده بوده ولازم است جهت جلوگیری از آسیب دیدگی همه شرایط ایمنی را در حین تمرینات رعایت کنید.

 

وقتی در فیس بوک از استادان و رزمی کاران هنرهای رزمی سوال کردم چه چیزی شما را برای یادگیری هنرهای رزمی ترغیب کرد جواب های جالبی دادند که در این بخش قصد دارم آنها را با شما به اشتراک بزارم


 

گاهی از مواقع بسیاری از خشم و رفتارهای نابجای من مانند بچه ها بوده است. من زمانی وارد ورزش کاراته شدم که هفت سالم بود و الان 11 سال است که دو رکورد ملی را در دست دارم.من برای انجام کارهای بیشتر و بزرگ نیاز به نظم و انضباظ و مقداری شانس دارم. تقریبا 10 سال پس از ورود من به باشگاه کاراته توانستم آزمون کمربند مشکی را با موفقیت پشت سر بگذارم. این بیشتر از آن چیزی است که بتوان آن را در جملاتی وصف کرد. به معنای واقعی کلمه وقتی که چند بار اول بر روی تشک کاراته رفتم، گریه ام گرفته بود.( Dylan Ott)

 

وقتی من بچه بودم پدرم در فیلم های بروس لی بازی می کرد. خیلی از صحنه های آن را هنوز به یاد دارم و دوست داشتم منم زمانی شبیه او باشم. من وسواس شدم که کمربند مشکی ام را در سن 10 سالگی بگیرم که یکی از اتفاقات بزرگ زندگی من بود.( Marc Golding)

 

همه چیز را جستجو کردم.از آنچه که در آن زمان بود مطمئن نبودم اما بلاخره آن را یافتم.( Jason Sandlin)

 

من دوست داشتم در کاراته کید شبیه Sho Kosugi یا Chuck Norris باشم.اما متاسفانه در دوران جوانی چنین شانسی را نداشتم که با آنها کار کنم.همانطور که من به دبیرستان و کالج رفتم، هنرهای رزمی را راهی برای تناسب اندام و یادگیری مهارت هایی که بتوانم از خود محافظت کنم می دانستم .من 12 سال به باشگاه می رفتم و هر دقیقه از انجام دادن آن لذت می بردم. (Eric Kumor)

 

من همیشه می خواستم به عنوان یک کاراته کار کید آموزش ببینم.اما پدر و مادرم توان پرداخت هزینه آموزش من را نداشتند. من الان دارای کمربند آبی هستم و در فیلم های "بیل را بکش" و "لگد زدن الاغ" ،همراه با وینگ چون نقش ایفا کرده ام. (Kirsten Spitzner)

 

نمی دانم چند ساله بودم اما وقتی فیلم های بروس لی رو مشاهده می کردم با دیدن حرکات او هیجان زده میشدم (Mark Spaulding)

 

وقتی 4 ساله بودم برای اولین بار در زندگی ام بازی" مرگ "، را دیدم و آرزو می کردم وقتی که بزرگ شدم مثل آن شوم.( Lalin Canthump)

 

قدم برای فوتبال و بسکتبال خیلی کوتاه بود.بازی بیس بال هم حوصله من را سر می برد. وقتی فیلم "اژدها وارد می شود" را دیدم همان هفته در نزدیکترین کلاس کاراته به خانه مان ثبت نام کردم.( Bob Gomez)

 

وقتی که جوان بودم برای اولین بار یک مبارزه تکواندو را دیدم. بعد ها که پا به سن گذاشتم، دخترم نزد من آمد و گفت می خواهم فعالیت خود را در کاراته شروع کنم. او از من پرسید که آیا می تواند به باشگاه برود؟ و چند هفته بعد او از من خواست که هنرهای رزمی را نزد من یاد بگیرد.( Wayne McKay)

 

وقتی بچه بودم به یک مدرسه جدید منتقل شدم و چون در آنجا کسی را نمی شناختم و از همه کوچکتر بودم من را خیلی مورد آزار و اذیت قرار می دادند.من که از این وضعیت خسته شده بودم تصمیم گرفتم که به کلاس تکواندو بروم. از آن زمان من عاشق هنرهای رزمی شدم و به جمع آوری مطالب جدید در مورد آنها می پرداختم.( Scott Rowe)

 

پسران من می خواستند کاراته یاد بگیرند.هر دوی آنها در سن جوانی بودند به همین خاطر کمی نگران شدیم. به همین دلیل به آنها گفتم که می خواهم چند هفته اول با شما به باشگاه بیایم. در همان جلسه اول من به آن علاقه مند شدم و هنوز بعد از گذشت چندین سال به کلاس کاراته می روم.( Duane Ahlgrain)

 

در مدرسه با دانش آموزان زورگو و قلدر مشکل داشتم یک روز به طور اتفاقی یکی از فیلم های بروس لی را دیدم. بروس لی به من امید داد و باعث شد که در آن دوران سخت زندگی ام به ورزش های رزمی علاقه مند شوم. بروس همچنین الهام بخش بسیار بزرگی برای من در سن 11 سالگی بود. زمانی که من با یک بیماری بسیار نادر که باعث شد از گردن به پایینم فلج شود دست و پنجه نرم می کردم با نگاهی به گذشته و یادآوری بروس لی و هنرهای رزمی توانستم به این مشکل غلبه کنم. (Robert Dill)

 

وقتی بچه بودم از دست بچه های دیگر به شدت کتک می خوردم به طوری که بعضی اوقات همه بدنم کبود می شد و یا خونریزی میکردم. به همین دلیل مادرم من را به یک باشگاه کاراته برد تا بتوانم از خودم محافظت کنم. حال که 38 سال از آن زمان می گذرد اکنون من به دیگران می آموزم که چطوری از خود محافظت کنند و رزمی کاران خوبی بشوند.( John Mills)

 

زمانی که 3 یا 4 ساله بودم پدرم شروع به آموزش هنرهای رزمی به من کرد. من در یک خانواده رزمی کار ایرلندی زندگی می کردم.تنها مشکل من کم رویی و خجالتی بودن بیش از حد من بود که بعد ها با تصمیم پدرم به باشگاه رفتم و توانستم بر این مشکلم هم غلبه کنم.

 

من خیلی کنجکاو بودم و می خواستم همه چیز را امتحان کنم. به همین دلیل از 16 سالگی شروع به یادگیری هنرهای رزمی کردم. برای کسب مهارت های بیشتر به کلاس های آیکیدو، جودو و کاراته رفتم و الان به عنوان یک محافظ مشغول به کار هستم.

 

 

 

مدت دوره 12 جلسه

کاملا خصوصی و فشرده

کاربردی ترین تکنیکها

قلق های زمین زدن سنگین وزن ها 

به راحتی لات های کوچه خلوت و زورگیران و ادعا کن های پوشالی را از پا در آورید .. 

هرگز از این معتادان بدبخت چاقو به دست نترسید و نشانشان دهید معتادی بیش نیستند و دوران این بچه بازی ها به سر آمده 

در این دوره  آموزشی یاد خواهید گرفت چگونه در خیابان به صورت امن حرکت کنید و چگونه در برابر یک یا چند مهاجم از خود دفاع کنید.

روشهای موثری را یاد خواهید گرفت که در جریان یک تهاججم خیابانی نتایج مثبتی را برای شما رقم میزند

 

آقایان... بانوان... کودکان..


ما در بیش از دو دهه است که شاهد افزایش سالانه جنایتهای خشونت آمیز هستیم.به گزارش آمارهای منتشر شده از سوی دادگستری امریکا،میزان جنایت های خشونت آمیز افزایش یافته و حملات شدید و ساده که عامل این جنایت ها هستند،افزایش 22 درصدی داشته است.گرچه میزان جنایت و خشونت امروز کمتر از 20 سال پیش است اما این جنایت ها و بزه های غیر مقابله ای و بدون مبارزه و درگیری نیز در این آمارها نگران کننده نیستند.

 

با همه اینها،هیچکس آسیب نمیبیند کیف از اتومبیلی قفل نشده برداشته می شود،صندوق پست توسط افراد شرور خراب می شود و غیره.
بیشترین علت نگران کننده،جنایت های خشونت آمیز است-جنایت ها در مبارزه ها و مقابله ها- که رو به افزایش است.ظاهرا اطلاعات تجربی اندکی برای نشان دادن یک رابطه بین دوره های اقتصادی سخت و میزان جنایات خشونت آمیز وجود دارند.این حقیقت در مواجهه با انچه ما رابطه مستقیم دعاوی فرض می کنیم،گریزان است.این موضوع واقعا اهمیت ندارد،دارد؟

حقیقت این است که جنایت خشونت آمیز تقریبا تا 25درصد افزایش یافته است و همه ما باید مراقب باشیم.شاید این فقط احساس بیم و وحشت یا عصبانیت است که هرکسی احساس می کند،جرقه ای برای خشونت است،به جای اینکه بگوییم حمله و یورش طرح ریزی شده تا فردی از کیف پولش جدا شود.اگر اهل تحقیق روی مردم باشید،بی شک متوجه شده اید که مردم این روزها سخت تر مجروح می شوند.

 

من این موضوع را در حالی که رانندگی می کند،در می یابم یا وقتی در صف ایستاده ام،آن را احساس می کنم.چه کار باید کرد؟خب،مهم ترین چیزی که همه ما می توانیم انجام دهیم افزایش هوشیاری در خصوص موقعیت ماست،مثل تلاش در دیدن و احساس کردنTقابلیت فرار از یک ساختمان.

دوم،باید سخت بکوشیم تا در دام نیفتیم.به طور صادقانه؟اگر کسی در ترافیک راهم را ببندد یا در صف جلوی من بایستد و یا هر توهین ساده ای به من کند،او را آدم ابلهی می دانم.سعی می کنم روی تصویر بزرگتری تمرکز کنم.کسی که می خواهد در صف از من جلو بزند،در تصویر بزرگتر من قرار نمی گیرد.قطعا این بی ادبی و بی حرمتی است،اما ما که پلیس ادب و نزاکت نیستیم وهر چه بگوییم تاثیری روی آدمی که سال ها احمق و نادان بوده است،ندارد.

بیرون انداختن هم آسان نیست زمانی که به شدت تلاش می کنید تا امور خود را بگذرانید و دچار استرس و فشار هستید اما لازم است از مکیدن چیزی که قطعا زندگی مارا با مشکلات بیشتری روبه رو می سازد،اجتناب کنیم.

من همیشه مردم را تشویق می کنم در اجتناب از مجادله هم به اندازه مبارزه،تهاجمی باشند.این ذهنیتی است که برای من در برخی از خطرناکترین مکان های دنیاخوب جواب داده است و مرا از نزاع و گرفتاری های غیر ضروری دور نگه داشته است.وقتی نمی توانیم از مجادله و ستیز اجتناب کنیم باید با زبان بدن آشنا باشیم تا نشان دهد که فردی قصد گلاویز شدن دارد یا خیر.

دعوای خیابانی

 

هر یک از این اشاره ها یا مواردی از آنها دلایل کافی برای اقدام به پیش دستی کردن هستند : اندکی تکان خوردن،این پا و آن پا کردن-با نگرانی و اضطراب  به اطراف نگاه کردن-تکان دادن سر و دست زدن به صورت به طور مکرر-توقف ناگهانی تمام حرکات و برداشتن یک قدم کوتاه به عقب-نصفه و نیمه چرخیدن ناگهانی و اندکی قدم گذاشتن به عقب .

شاید یک سلاح در کار باشد،آن هم زمانی که اگر فرد سجاف پیراهن خود لمس کند یا ناگهان دست را در جیب خود کند و یا ناگهان آرنجش را بالا بیاورد.زندگی به اندازه کافی کوتاه هست و روزهای پر صلح و ارامش در این میان اندک و دور هستند.به خطر انداختن سلامتی و خراب کردن سرنوشتمان به خاطر برخی هیاهوها و سروصداها،روزمان را از زمانی که هیچ حسی نداریم نیز بدتر می کند.

حقیقت این است که نیمی از زمان هایی که ما به خاطر یک توهین ناراحت می شویم،فرد مسئول از اینکه کار اشتباهی می کند ناآگاه است. بنابراین،ولش کنی.به همه ما گفته شده،وقتی نمی توانیم به سادگی از سر راه خشونت بی جای شخصی کنار برویم،در بدتر کردن شرایط وی و خراب تر کردن روزش،تردیدی به خود راه ندهیم.اشخاص خوب تمام کردن و فیصل دادن قضیه ای را به درازا نمی کشند،بلکه سریع کار را تمام می کنند.  

 

من از کسی که یکباره 10000 تکنیک را تمرین می کند اصلا نمی ترسم اما کسی که یک تکنیک را 1000 بار تمرین می کند قابل احترام است.

 

جان کلام این سخن چینی روشن است. کلید رسیدن به بالاترین سطح هر هنر رزمی تمرین است. تنها با هزاران بار تمرین تکنیک های دفاع ، حمله و ضربه است که می توانید تکنیک های خود را به صورت یک استراتژی و به صورت ناخوداگاه و آنی انجام دهید. بدون داشتن این نیرو، در جریان مبارزه مجبور هستید تا همیشه برای انجام  نحوه حرکت بعدی و زمان انجام آن فکر کنید.

 

مربیان قدیمی وینگ چون کونگفو، با تاکید بر مهم بودن توسعه رفلکس های بدنشان به هنرجویان، نیاز به تمرین مکرر را به آنان یاد آور می شدند.با اینحال آنها عقیده داشتند که نباید بر روی تمرین مکرر تاکید داشته باشند برای اینکه مطمئن شوید که در زمان مناسب و با تعادل و دقت کافی ضربه می زنید بایستی درس های آدمک چوبی کونگفو را یاد بگیرید و آن را بخشی از تمرین ویتگ چون خود قرار دهید.

 

برای نزدیک به دو هزار سال، راهبان معبد شائولین، از وسایل کمک آموزشی زیرکانه ای برای بهبود آموزش خود کمک گرفته بودند.افسانه ها می گویند که معبد قدیمی شائولین در استان فوجیان، از مجموعه ای از جنگجویان ساخته شده را برای تمرین استفاده کرده اند.

وینگ چون کونگفوویلیام چونگ مربی وینگ چون کونگفو نقل می کند:"راهرویی بود که در آن حدود 108 آدمک چوبی، به حالت 109 تکنیک حمله در آن چیده شده بود راهبان با عبور از این راهرو تکنیک ها و دفاع های خود را روی این آدمک ها تمرین می کردند."
بعد از آنکه قوم مانچو این معبد را سیصد سال پیش ویران کردند یکی از تنها چند استاد بازمانده این معبد، راهبی با نام مویی، یک وسیله کمک آموزشی را بر اساس آن 108 آدمک چوبی ساخت. این آدمک دارای سه دست و یک پای این آدمک ترکیب های آن 108 تکنیک را نشان می داد.

 

در زمانهای گذشته این آدمک چوبی با استفاده از تنه درخت ساخته می شد، گاهی طول آن به 2 متر می رسید گودالی در زمین می کندند و آدمک را در آن قرار می دادند ارتفاع آدمک به اندازه قد یک آدم معمولی می بود.گودال را با خاک شن می کردند تا ضربات رزمی کار به تنه درخت رفلکس نرمی داشته باشد.


در شائولین کونگ فوی سنتی، برای آماده سازی رزمی کار برای مبارزه، از ضربات سخت و خشن استفاده می شد.هر چند این روش هنوز هم روش محبوب بعضی از رزمی کاران است اما در وینگ چون کونگ فو، ضربات با نرمی و پشت سر هم اجرا می شود تا قدرت و نیروی حریف را رها سازد این روش برای کسانی که در مقابل حریف قدرتمندتر و یا تنومندی هستند ویا کسانی که فقط می خواهند دفاع شخصی نرمی داشته باشند مفید است.

 

تمرین با آدمک چوبی شما را قادر خواهد ساخت تا همه خصوصیاتی را که برای یک تمرین واقعی بر اساس فلسفه وینگ چون " عدم استفاده از نیرو در مقابل نیرو" لازم است توسعه دهید خصوصیاتی همانند: زاویه صحیح، تعادل، دقت، زمانبندی، حرکت، جاگیری و سرعت.
به دلیل اینکه وهنگ چون از کف دست و روی ساعد برای دفاع و رد کردن ضربات استفاده می کند استفاده از آدمک چوبی ابعث تقویت این نواحی شده و می توان این مزیت را یکی از مزیت های مهم آدمک چوبی در تمرین وینگ چون نام برد.

 

به دلیل اینکه آدمک ساکن است و حرکتی ندارد می توانید واکنشها تماسی و بصری خود را بهبود بخشید به این معنی که یاد می گیرید چگونه همزمان حرکات دفاع و حمله را انجام دهید.درست  قبل از اینکه ضد حمله را انجام دهید دست و یا بازوی شکسته آدمک ،نماینده دست دیگر مهاجم است است که باید دفع کنید.


با تمرین در طول زمان، به مرور ضربات ضد حمله جزئی از وجود شما خواهد شد که این نتیجه ی بهبود واکنش های شما خواهد بود که عامل مهمی در پیروزی در مبازرات و دعواهای واقعی است.

 

تمرین مداوم آدمک چوبی همچنین باعث بهبود واکنش دیداری شما خواهد شد.البته این نیازمند کمی خلاقیت و تصویر سازی ذهنی است. کافی است طوری وانمود کنید که نمی دانید تکنیک بعدی چیست با اینکار چسمانتان را مجبور به قفل کردن بر روی آدمک چوبی و اسکن کامل حالت آن می کنید و به مرور در مبارزات هم چشم از حریف بر نمی دارید.

 

به دلیل اینکه آدمک چوبی را معمولا از چوب ساج می سازند بهتر است تمام حرکات تهاجمی و دفاعی شما در ابتدا نرم باشد تا میزان نیرویی که بدن شما مجبور به جذب ان است را به حداقل برسانید.بعدا همراه با بهبود دقت و تکنیک هایتان می توانید انرژی بیشتری را بر روی انجام تکنیک ها بگذارید.
از هر قمستی از بدن که برای تمرین استفاده می کنید بهتر است تا سطح تماس دست یا ساعد با آدمک را کاهش دهید تا از استخوان ها و نقاط فشار خود محافظت کنید.

هنگامی که با دست ضربه می زنید ضربات را با کف دست ، لبه دست، نوک انگشتان وارد می کنید در ضربات پا، پا ، لبه پا و پشت پا ضربات را وارد می کنند البته به راحتی می توانید ضربات با بازو،زانو و آرنج را هم اضافه کنید.در هر حال در صورتی که با شدت مناسب به آدمک ضربه وارد نکنید احتمال آسیب رساندن به خود را دارید.


در جریان تمرین همیشه به یاد داشته باشید که تغییر جهت نیروی مهاجم هدف اصلی شماست. به هیچ وجه نباید نیرو را به صورت مستقیم با نیرو جواب دهید.اگر اینگونه با آدمک تمرین کنید مطمئا در طول زمان دقت و سرعت خود را افزایش خواهید داد ضمن اینکه ریسک صدمه دیدن را هم حذف می کنید.

هدف نهایی استفاده از آدمک چوبی برا تمرین، ساختن مجموعه مهارت های پایه ای است که به شما کمک کند تا در زمان مناسب عمس العمل درستی داشته باشید در این حالت مهم نیست که سفر در دنیای هنر های رزمی شما را به کجا می برد شما همیشه در بهترین حالت از آمادگی و عکس العمل در برابر ضربات هستید در این مسیر این آدمک دوست قدیمی شما خواهد بود.

 

 حضور در مبارزات خیابانی به اندازه کافی سخت است، مخصوصا اگر محدوده حرکتی شما بسته باشد .زمانی که باید از خودتان در داخل اتومبیل دفاع کنید ،چه احساسی دارید ؟متاسفانه گاهی مبارزه در پارکینگ روی می دهد.در این حال شاید بسته یا کیسه یا جعبه هایی همراه دارید و در ذهنتان با افکار و اندیشه های اشفته در گیرید.


در هنگام درگیری،اگر تنها نباشید ،شرایط بسیار پیچیده تر خواهد شد .در واقع تمرکز شما ضرورتا بین تهدیدها ،خودتان و افراد همراهتان تقسیم می شود.اگر درون و کنار اتومبیل باشید ،حرکت شما محدود می شود و احتمال بروز اشتباه به دلیل وجود صندلی ،کنسول،درها،فرمان،دنده و....افزایش می یابد پس تولید نیرو و رهایی از این شرایط کار ساده ای نیست .


این زمان کوتاه،اما در عین حال دشواری است.اولین مرحله دفاع از خود به آگاهی از شرایط و پرهیز از سناریو های ناصحیح مربوط می شود.به این معنا که شما با تهدید روبه رو می شوید  .در این زمان از خود می پرسید که ان مرد چه می کند.چرا کلیدها در دستش نیست؟ چرا او کنار فروشگاه ایستاده است؟ چرا حرکتش را با حرکت من تنظیم می کند؟ اگر دوست ندارید به این سوال ها پاسخ دهید،شما باید به دنبال انتخاب هدف و یا گذاشتن مانعی بین خودتان و او باشید تا به شما حمله نکند.

 

دومین مرحله دفاع از خود باید همراه با ابراز( سلاح) باشد ، سلاحی که هدف محور و قانونی باشد. به نظر من، اگر شما این کار را نکنید ، دچار اشتباه شده اید .قانون به شما اجازه حمل سلاح را برای دفاع از خود می دهد، پس چرا نباید این کار را بکنید؟ به این ترتیب اولین نگرانی شما فقدان محدودیت حرکتی است.

 

اگر بین دو اتومبیل قرار گرفته اید ،حداقل یک راه فرار دارید. لحظه ای که در را باز می کنید، این راه فرار بسته می شود. و بدتر اینکه،شما به سرعت در موقعیت ضعف و طرف مهاجم در موقعیت قوی قرار می گیرد، و این کار را با لگد زدن انجام می دهد. او قدرت تزریق نیروی بیشتر را دارد ،اما شما در حال از دست دادن نیرو هستید.

 

با ورود به هوای آزاد و باز شدن در ،دیگر نمی توانید به او حمله کنید همچنین متوجه می شوید که درها باز می شوند و سر شما به سقف می خورد .وصف شما زمانی بدتر می شود که نشمینگاه شما به صندلی شاگرد برخورد می کند ،همجنان که فشار وارد می کنید ،وضعیت بدنی و وزن نقطه ضعف شما خواهد بود و نیروی انها به پهلوها و نشمینگاه شما منتقل می شود.شما دیگر نمی توانید نیروی لازم را تولید کنید .پاهایتان از زمین جدا می شود و بدتر اینکه کف اتومبیل گیر می کند.و در صورت داشتن زمان کافی می توانید به در اتومبیل نزدیک شوید ،اما این کار نیز به علت وجود رقیب بین شما و در باز  ممکن نیست.

 

اگر نمی توانید رقیب را روی صندلی شاگرد پرتاب کنید ،وضعیت شما را سخت تر خواهد کرد .اگر شما نشسته باشید و او روی شما سوار باشد ،حداقل کاری که می تواند انجام دهداین است،با یک زانو روی صندلی روی شما قرار گیرد و به این ترتیب،این شمایید که تحت قشار خواهید بود.او در این صورت،به راحتی شما را خواهد زد و شما هم نمی توانید کاری انجام دهید . در این میان، فکر کنید که در چنین شرایطی نبرد بین رقبا چگونه خاتمه می یابد .برای تسهیل راه های فرار یا بازیابی پس از حالات بیهوشی ،باید به سرعت به حریف حمله کنید .

به طور کلی،مناطق هدف شما بالای گلوی حریف قرار دارد:

صورت چشم ها،گلو، گردن. پس یک ضربه ناگهانی به این نواحی می تواند حریف را از کار بندازد.شما به حملات ترکیبی و تکراری سریع نیاز دارید.گاهی اولین و دومین ضربه کارساز نیست و باید ضربه های سوم و چهارم را وارد کرد.     


به من بگویید که اگر با فردی تفنگ به دست مواجه شدم،چه باید کنم؟اگر مهاجم از من قویتر باشد ،چه کنم؟

این سوال ها به افراد ناشی مربوط می شود و من از آن ها انتقاد می کنم. به هر حال،اگر در مفاهیم راهبردی تجربیات کافی دارید باید زمان زیادی را صرف آموختن کارهای عملی به افراد دیگر کنید.بیایید در مفاهیم دیگری صحبت کنیم،تا در عمل برایمان مفید  باشند.
تاکتیک ها پاسخ های کوتاه مدت برای تهدیدات ناگهانی هستند. راهبردها برنامه های کلی تر یا راهکارهای عملیاتی و به عبارت دیگر ،الگوههای عمومی هستند. در شرایط بغرنج ، تاکتیک ها کمک شایانی می کنند. از سوی دیگر ،راهبردها از یک سلسله مراتب  روانی برای مدیریت تاکتیک های شما بهره می گیرند.

راهبردها دستور کار را برای تاکتیک ها تبیین می کنند و اینکه کدام یک از آنها استفاده یا رد شود .به طور شفاف ، راهبردها در سطح شناختی بالاتری هستند آن ها دیده نمی شوند و در مشاهدات گروهی (تاکتیک محور )به صورت متوالی حضور کم رنگی دارند.

تاکتیک ها راهبرد را نشان می دهند ،اما این جریان به صورت عکس هرگز وجود نخواهد داشت. ما از دو روش متفاوت برای چگونگی معرفی راهبرد (از جانب تاکتیک)استفاده می کنیم. برای مثال، یک بوکسور می تواند از دفاع استفاده کند (تاکتیک)و یا اینکه به عقب بیاید و ضربه بزند ،که همین یک تاکتیک دفاعی عمده محسوب می شود.

روش دوم مبارزاتی مربوط به کاپوئرا است.در این مثال ، رقیب یک ضربه روی دست شما می زند تا ضربه ای وارد کند ،این می تواند با ضربه پا به صورت ادامه یابد . در این دو سناریو ،ملاحظه می کنید که چند راهبرد کوچک به دست می آید .داشتن راهبرد کلی نمی تواند متضمن اجرای به موقع تاکتیک باشد، اما این به انتخاب شما کمک می کند (مثل تعویض حرکت بوکسور از کاپوئرو یا برعکس آن ).

دریافت و فهم تاکتیک ها مربوط به سطح درک فردی است؛زیرا افراد گاهی دقت کافی ندارند .آیا تا به حال ضربه آرنج را در درگیری دیده اید؟ اگرچه این تعریف در راهبرد کمتر ملاحظه می شود .آیا شما به سطوح فردی توجه کرده اید ؟ ما چنین مطالبی را در مورد تبیین راهبرد ملاحظه نمی کنیم(مثل تاکتیک ها)و به دنبال توصیف کوتاه  در مورد آرامش هستیم .

اپیکتتوس می گوید:او به همین دلیل و یافتن راهکار به من مراجعه کرد .چرا این فکر را کردی؟بهتر است در مورد جزئیات به من توضیح دهی. به من نوشتن نام ها را یاد بدهید،زیرا این به یادگیری من کمک می کند.او به تفاوت های بین تاکتیک و راهبرد اشاره می کند .مهارت نوشتن یک تاکتیک و توانایی نوشتن اسامی ،یک راهبرد تلقی می شود.

در مبارزه کدام بهتر است؟ شما می توانید به توانایی دانش آموزان در خلق ساختار تاکتیکی شان کمک کنید؟