آموزش دفاع شخصی در اصفهان

سیستم دفاع شخصی کاربردی

سیستم دفاع شخصی کاربردی

آموزش دفاع شخصی در اصفهان

آموزش تخصصی پیشرفته ترین سیستم دفاع شخصی
آموزش دوره دفاع شخصی چاقو
آموزش مبارزات آزاد و مبارزه با چاقو
آموزش حرفا ای بدنسازی رزمی و آمادگی برای مسابقات
آموزش تمامی سلاح های سرد رزمی و دفاع انها در یک موقعیت تهاجمی
آموزش سلاح های سرد نظامی تونفا و باتوم
آموزش سیستم کالی کمبت
آموزش کامل چاقوی کارامبیت
آموزش کامل تکنیکهای قفل مفاصل در هر موقعیتی
آموزش از صفر تا حرفه ای و قهرمانی و مربیگری
ارائه احکام معتبر فدراسیونی
توسط مربی و داور رسمی دفاع شخصی و سلاح های سرد
با من حرفه ای شوید....
09044068017

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تعریف دفاع شخصی» ثبت شده است

 

آدرنالین توسط غدد فوق کلیوی در بدن ما تولید می شود. زمانی که بدن، شرایط روحی و جسمی را با استرس بالا را تجربه می کند آدرنالین آزاد می شود که باعث تحریک انوع فعالیت های بدن از جمله افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون و افزایش جریان اکسیژن در ریه ها می شود. آدرنالین می تواند برای افزایش سطح عملکرد خود در ورزش یا دفاع شخصی مورد استفاده قرار گیرد، شما را سریع تر و قوی تر می کند و باعث می شود کمتر تحت تاثیر درد قرار بگیرید. همچنین شما را قادر می سازد  که بتوانید به سرعت اطلاعات را مورد پردازش قرار داده و سریع تر به تهدیدات پاسخ دهید. هر کسی واکنش های مختلفی در موقعیت های استرس زا دارد و مقدار آدرنالین ترشح شده در هر شخصی متفاوت می باشد.


در این مقاله به برسی این واکنش ها و اینکه چطوری می توانیم این واکنش ها را در هنرهای رزمی و دفاع شخصی به نفع خود تغییر دهیم می پردازیم:

 
مقابله یا گریز

زمانی که در موقعیت های استرس زا قرار می گیریم به طور ناخودآگاه تغییراتی در ما بوجود می آورند. در مواقعی که به نظر می رسد به درگیری ختم می شود، بعضی از افراد به احتمال زیاد درگیر می شوند و بعضی دیگر به دلیل خجالتی بودن دوری می کنند. واکنشی که در یک درگیری انجام می دهید لزوما درست یا غلط نیست. بسته به شرایط، هر دو صورت می تواند مفید یا مضر باشد. بعضی ها می گویند اگر قادر به استفاده از هنرهای رزمی در یک وضعیت بالقو، خشونت آمیز و یا نزاع خیابانی هستید، شما باید تهاجمی باشید.

کسانی که خجالتی هستند و تمایل دارند که از درگیری ها دوری کنند، زمانی که بر روی تشک مبارزه قرار میگیرند چهره ای پر اضطراب و استرس دارند. هنگامی که آنها در مبارزه ضربه ای از حریف خوردند ممکن است تمایل به پوشش داشته باشند، چشمان خود را دور از حریف خود،  بسته یا کوچک می کنند. کسانی که از عادت مبارزه برخوردار هستند ضربات برگشتی را به صورت جسورانه تری می زنند. در این شکل از مبارزه اندازه و قدرت در مقابل تکنیک در هنرهای رزمی مورد بحث قرار میگیرد.

 
چگونگی واکنش در درگیری ها

 
تصورات شما

سریعترین راه برای تعامل با آدرنالین، استفاده از تصورات خود است. ذهن ابزاری قدرتمند است و می تواند ما را به انجام کارهای شگفت انگیز ترغیب کند. بسیاری از مردم در هنگام درگیری ها بیشتر تمایل دارند درگیر شوند تا اینکه  پا به فرار بگذارند. هنگامی که کسانی برای آموزش هنرهای رزمی پیش من می آیند به آنها می گویم که هنرهای رزمی را برای دفاع از خود یاد بگیرند نه برای ایجاد درگیری و نزاع های خیابانی. ابتدا به این چیز فکر کنید که اگر به درگیری نپردازید چه اتفاقی برایتان پیش می آید؟ آیا او به شما حمله می کند یا اینکه کاری به کارتان ندارد.

قدرت تخیل کار متفاوتی انجام می دهد. در هنرهای رزمی شما می توانید با استفاده از قدرت ذهن و تخیل خود خیلی از چیزها را مقایسه، پیش بینی و برسی کنید.

 

 
تمرین جسمانی

برای افزایش واکنش و تسلط در مبارزات خود، شما باید با واکنش های بدن که منجر به ترشح آدرنالین می شوند آشنا شوید. بیشتر آنها برای شما آشنا هستند. بدن هر کس واکنش متفاوتی به آدرنالین دارد. در بعضی ها باعث می شود که چشمانشان تنگ و کوچک شود و در بعضی ها ممکن است شنوایی شان کمتر شود. در برخی موارد وقتی مغز بر روی تهدیدی که وجود دارد، تمرکز می کند و نتواند خیلی از چیزهای دور و بر خود را ثبت کند. برای مثال وقتی کسانی که بر روی رینگ در حال مبارزه هستند وقتی که مربی به آنها دستورات و راهنمایی هایی می دهد به خاطر تمرکزی که بر روی مبارزه و حریف خود دارند صدای مربی خود را نمی شنود. برخی از موقعیت ها برای عده ای به آرامی و برای عده ای دیگر به تندی سپری می شود. بسیاری از مردم تجربه های فیزیکی خود را بعد از فروکش کردن آدرنالین فراموش می کنند.

در زیر تعدادی از شکل های آموزشی است که می تواند آدرنالین را افزایش دهد:

 
آموزش احساس ناراحتی

هنگام برسی واکنش های خود به آدرنالین، این ایده خوبی برای شروع در سطوح پایین تر است. در صورتی که چیزی باعث این می شود که در آموزش های خود احساس ناراحتی کنید احتمالا جای خوبی برای شروع است. اگر شما از ضربه خوردن می ترسید از یک محافط  دهان و دندان استفاده کنید. برخی از مردم هنگامی که در اضطراب شدیدی قرار گرفته اند هجوم آدرنالین را تجربه کرده اند. نمایش در کلاس یا در یک محفل آموزشی بزرگ،  راه خوبی برای برسی واکنش های آدرنالین است.

 
آموزش در زندگی

شما به طور طبیعی زمانی که با خانواده تان هستید سطح بالاتری از استرس را تجربه می کنید، هنگامی که یک شخص به یک سطح از توانایی می رسد که می تواند آموزش زندگی خود را با خیال راحت انجام دهد. این چیزی است که اجازه می دهد آن ها یاد بگیرند که چگونه با استفاده از مهارت های خود در شرایط استرس زا بهتر عمل کنند.

 
آموزش استرس بالا

در بعضی از سبک ها در هنرهای رزمی مانند ریو و جوجیتسو می توانیم در مبارزات به سطوح بالاتری از استرس دست بیابیم که شامل مبارزه در حمله های متعدد 2 در 1، 3 در 1 و سایر حالات مشابه استرس زا در مبارزه می باشد. برخی از قوانین برای ایمنی بیشتر وجود دارند، مانند حملات به پشت سر، گلو، ستون فقرات، کلیه ها، و زانو. ورزشکاران باید از کلاه ایمنی، محافظ دهان، محافظ کشاله ران و محافظ ساق پا استفاده کنند. یک مربی همیشه باید در کلاس باشد  تا در صورت نیاز و برای جلوگیری از صدمات احتمالی،  کمک ها و راهنمایی های لازم را ارائه دهد و محیط آموزشی امنی را ایجاد کند. توصیه می کنم که زیر نظر مربیانی که واجد شرایط هستند و مدرک مربی گری دارند فعالیت کنید. پلیس و آتش نشان ها از جمله شغل هایی هستند که با استرس زیادی روبرو هستند. روش هایی مانند پرواز یک فرد در سطح پایین یک هلی کوپتر که توسط یک تسمه آویزان شده است تا به دیگران کمک کند استرس خیلی زیادی به انسان وارد می کند.

 

بدیهی است که افراد سطح تحمل مختلفی نسبت به استرس دارند. افرادی که خود را بیشتر در موقعیت های خطرناک قرار می دهند (مانند کسی که در زیر هلی کوپتر آویزان است) دارای اعتماد به نفس بیشتری می باشند. پس سعی کنید که با آموزش های پله ای میزان کنترل خود به استرس و ترشح آدرنالین را افزایش دهید.

 

من از کسی که یکباره 10000 تکنیک را تمرین می کند اصلا نمی ترسم اما کسی که یک تکنیک را 1000 بار تمرین می کند قابل احترام است.

 

جان کلام این سخن چینی روشن است. کلید رسیدن به بالاترین سطح هر هنر رزمی تمرین است. تنها با هزاران بار تمرین تکنیک های دفاع ، حمله و ضربه است که می توانید تکنیک های خود را به صورت یک استراتژی و به صورت ناخوداگاه و آنی انجام دهید. بدون داشتن این نیرو، در جریان مبارزه مجبور هستید تا همیشه برای انجام  نحوه حرکت بعدی و زمان انجام آن فکر کنید.

 

مربیان قدیمی وینگ چون کونگفو، با تاکید بر مهم بودن توسعه رفلکس های بدنشان به هنرجویان، نیاز به تمرین مکرر را به آنان یاد آور می شدند.با اینحال آنها عقیده داشتند که نباید بر روی تمرین مکرر تاکید داشته باشند برای اینکه مطمئن شوید که در زمان مناسب و با تعادل و دقت کافی ضربه می زنید بایستی درس های آدمک چوبی کونگفو را یاد بگیرید و آن را بخشی از تمرین ویتگ چون خود قرار دهید.

 

برای نزدیک به دو هزار سال، راهبان معبد شائولین، از وسایل کمک آموزشی زیرکانه ای برای بهبود آموزش خود کمک گرفته بودند.افسانه ها می گویند که معبد قدیمی شائولین در استان فوجیان، از مجموعه ای از جنگجویان ساخته شده را برای تمرین استفاده کرده اند.

وینگ چون کونگفوویلیام چونگ مربی وینگ چون کونگفو نقل می کند:"راهرویی بود که در آن حدود 108 آدمک چوبی، به حالت 109 تکنیک حمله در آن چیده شده بود راهبان با عبور از این راهرو تکنیک ها و دفاع های خود را روی این آدمک ها تمرین می کردند."
بعد از آنکه قوم مانچو این معبد را سیصد سال پیش ویران کردند یکی از تنها چند استاد بازمانده این معبد، راهبی با نام مویی، یک وسیله کمک آموزشی را بر اساس آن 108 آدمک چوبی ساخت. این آدمک دارای سه دست و یک پای این آدمک ترکیب های آن 108 تکنیک را نشان می داد.

 

در زمانهای گذشته این آدمک چوبی با استفاده از تنه درخت ساخته می شد، گاهی طول آن به 2 متر می رسید گودالی در زمین می کندند و آدمک را در آن قرار می دادند ارتفاع آدمک به اندازه قد یک آدم معمولی می بود.گودال را با خاک شن می کردند تا ضربات رزمی کار به تنه درخت رفلکس نرمی داشته باشد.


در شائولین کونگ فوی سنتی، برای آماده سازی رزمی کار برای مبارزه، از ضربات سخت و خشن استفاده می شد.هر چند این روش هنوز هم روش محبوب بعضی از رزمی کاران است اما در وینگ چون کونگ فو، ضربات با نرمی و پشت سر هم اجرا می شود تا قدرت و نیروی حریف را رها سازد این روش برای کسانی که در مقابل حریف قدرتمندتر و یا تنومندی هستند ویا کسانی که فقط می خواهند دفاع شخصی نرمی داشته باشند مفید است.

 

تمرین با آدمک چوبی شما را قادر خواهد ساخت تا همه خصوصیاتی را که برای یک تمرین واقعی بر اساس فلسفه وینگ چون " عدم استفاده از نیرو در مقابل نیرو" لازم است توسعه دهید خصوصیاتی همانند: زاویه صحیح، تعادل، دقت، زمانبندی، حرکت، جاگیری و سرعت.
به دلیل اینکه وهنگ چون از کف دست و روی ساعد برای دفاع و رد کردن ضربات استفاده می کند استفاده از آدمک چوبی ابعث تقویت این نواحی شده و می توان این مزیت را یکی از مزیت های مهم آدمک چوبی در تمرین وینگ چون نام برد.

 

به دلیل اینکه آدمک ساکن است و حرکتی ندارد می توانید واکنشها تماسی و بصری خود را بهبود بخشید به این معنی که یاد می گیرید چگونه همزمان حرکات دفاع و حمله را انجام دهید.درست  قبل از اینکه ضد حمله را انجام دهید دست و یا بازوی شکسته آدمک ،نماینده دست دیگر مهاجم است است که باید دفع کنید.


با تمرین در طول زمان، به مرور ضربات ضد حمله جزئی از وجود شما خواهد شد که این نتیجه ی بهبود واکنش های شما خواهد بود که عامل مهمی در پیروزی در مبازرات و دعواهای واقعی است.

 

تمرین مداوم آدمک چوبی همچنین باعث بهبود واکنش دیداری شما خواهد شد.البته این نیازمند کمی خلاقیت و تصویر سازی ذهنی است. کافی است طوری وانمود کنید که نمی دانید تکنیک بعدی چیست با اینکار چسمانتان را مجبور به قفل کردن بر روی آدمک چوبی و اسکن کامل حالت آن می کنید و به مرور در مبارزات هم چشم از حریف بر نمی دارید.

 

به دلیل اینکه آدمک چوبی را معمولا از چوب ساج می سازند بهتر است تمام حرکات تهاجمی و دفاعی شما در ابتدا نرم باشد تا میزان نیرویی که بدن شما مجبور به جذب ان است را به حداقل برسانید.بعدا همراه با بهبود دقت و تکنیک هایتان می توانید انرژی بیشتری را بر روی انجام تکنیک ها بگذارید.
از هر قمستی از بدن که برای تمرین استفاده می کنید بهتر است تا سطح تماس دست یا ساعد با آدمک را کاهش دهید تا از استخوان ها و نقاط فشار خود محافظت کنید.

هنگامی که با دست ضربه می زنید ضربات را با کف دست ، لبه دست، نوک انگشتان وارد می کنید در ضربات پا، پا ، لبه پا و پشت پا ضربات را وارد می کنند البته به راحتی می توانید ضربات با بازو،زانو و آرنج را هم اضافه کنید.در هر حال در صورتی که با شدت مناسب به آدمک ضربه وارد نکنید احتمال آسیب رساندن به خود را دارید.


در جریان تمرین همیشه به یاد داشته باشید که تغییر جهت نیروی مهاجم هدف اصلی شماست. به هیچ وجه نباید نیرو را به صورت مستقیم با نیرو جواب دهید.اگر اینگونه با آدمک تمرین کنید مطمئا در طول زمان دقت و سرعت خود را افزایش خواهید داد ضمن اینکه ریسک صدمه دیدن را هم حذف می کنید.

هدف نهایی استفاده از آدمک چوبی برا تمرین، ساختن مجموعه مهارت های پایه ای است که به شما کمک کند تا در زمان مناسب عمس العمل درستی داشته باشید در این حالت مهم نیست که سفر در دنیای هنر های رزمی شما را به کجا می برد شما همیشه در بهترین حالت از آمادگی و عکس العمل در برابر ضربات هستید در این مسیر این آدمک دوست قدیمی شما خواهد بود.

 

 حضور در مبارزات خیابانی به اندازه کافی سخت است، مخصوصا اگر محدوده حرکتی شما بسته باشد .زمانی که باید از خودتان در داخل اتومبیل دفاع کنید ،چه احساسی دارید ؟متاسفانه گاهی مبارزه در پارکینگ روی می دهد.در این حال شاید بسته یا کیسه یا جعبه هایی همراه دارید و در ذهنتان با افکار و اندیشه های اشفته در گیرید.


در هنگام درگیری،اگر تنها نباشید ،شرایط بسیار پیچیده تر خواهد شد .در واقع تمرکز شما ضرورتا بین تهدیدها ،خودتان و افراد همراهتان تقسیم می شود.اگر درون و کنار اتومبیل باشید ،حرکت شما محدود می شود و احتمال بروز اشتباه به دلیل وجود صندلی ،کنسول،درها،فرمان،دنده و....افزایش می یابد پس تولید نیرو و رهایی از این شرایط کار ساده ای نیست .


این زمان کوتاه،اما در عین حال دشواری است.اولین مرحله دفاع از خود به آگاهی از شرایط و پرهیز از سناریو های ناصحیح مربوط می شود.به این معنا که شما با تهدید روبه رو می شوید  .در این زمان از خود می پرسید که ان مرد چه می کند.چرا کلیدها در دستش نیست؟ چرا او کنار فروشگاه ایستاده است؟ چرا حرکتش را با حرکت من تنظیم می کند؟ اگر دوست ندارید به این سوال ها پاسخ دهید،شما باید به دنبال انتخاب هدف و یا گذاشتن مانعی بین خودتان و او باشید تا به شما حمله نکند.

 

دومین مرحله دفاع از خود باید همراه با ابراز( سلاح) باشد ، سلاحی که هدف محور و قانونی باشد. به نظر من، اگر شما این کار را نکنید ، دچار اشتباه شده اید .قانون به شما اجازه حمل سلاح را برای دفاع از خود می دهد، پس چرا نباید این کار را بکنید؟ به این ترتیب اولین نگرانی شما فقدان محدودیت حرکتی است.

 

اگر بین دو اتومبیل قرار گرفته اید ،حداقل یک راه فرار دارید. لحظه ای که در را باز می کنید، این راه فرار بسته می شود. و بدتر اینکه،شما به سرعت در موقعیت ضعف و طرف مهاجم در موقعیت قوی قرار می گیرد، و این کار را با لگد زدن انجام می دهد. او قدرت تزریق نیروی بیشتر را دارد ،اما شما در حال از دست دادن نیرو هستید.

 

با ورود به هوای آزاد و باز شدن در ،دیگر نمی توانید به او حمله کنید همچنین متوجه می شوید که درها باز می شوند و سر شما به سقف می خورد .وصف شما زمانی بدتر می شود که نشمینگاه شما به صندلی شاگرد برخورد می کند ،همجنان که فشار وارد می کنید ،وضعیت بدنی و وزن نقطه ضعف شما خواهد بود و نیروی انها به پهلوها و نشمینگاه شما منتقل می شود.شما دیگر نمی توانید نیروی لازم را تولید کنید .پاهایتان از زمین جدا می شود و بدتر اینکه کف اتومبیل گیر می کند.و در صورت داشتن زمان کافی می توانید به در اتومبیل نزدیک شوید ،اما این کار نیز به علت وجود رقیب بین شما و در باز  ممکن نیست.

 

اگر نمی توانید رقیب را روی صندلی شاگرد پرتاب کنید ،وضعیت شما را سخت تر خواهد کرد .اگر شما نشسته باشید و او روی شما سوار باشد ،حداقل کاری که می تواند انجام دهداین است،با یک زانو روی صندلی روی شما قرار گیرد و به این ترتیب،این شمایید که تحت قشار خواهید بود.او در این صورت،به راحتی شما را خواهد زد و شما هم نمی توانید کاری انجام دهید . در این میان، فکر کنید که در چنین شرایطی نبرد بین رقبا چگونه خاتمه می یابد .برای تسهیل راه های فرار یا بازیابی پس از حالات بیهوشی ،باید به سرعت به حریف حمله کنید .

به طور کلی،مناطق هدف شما بالای گلوی حریف قرار دارد:

صورت چشم ها،گلو، گردن. پس یک ضربه ناگهانی به این نواحی می تواند حریف را از کار بندازد.شما به حملات ترکیبی و تکراری سریع نیاز دارید.گاهی اولین و دومین ضربه کارساز نیست و باید ضربه های سوم و چهارم را وارد کرد.     


به من بگویید که اگر با فردی تفنگ به دست مواجه شدم،چه باید کنم؟اگر مهاجم از من قویتر باشد ،چه کنم؟

این سوال ها به افراد ناشی مربوط می شود و من از آن ها انتقاد می کنم. به هر حال،اگر در مفاهیم راهبردی تجربیات کافی دارید باید زمان زیادی را صرف آموختن کارهای عملی به افراد دیگر کنید.بیایید در مفاهیم دیگری صحبت کنیم،تا در عمل برایمان مفید  باشند.
تاکتیک ها پاسخ های کوتاه مدت برای تهدیدات ناگهانی هستند. راهبردها برنامه های کلی تر یا راهکارهای عملیاتی و به عبارت دیگر ،الگوههای عمومی هستند. در شرایط بغرنج ، تاکتیک ها کمک شایانی می کنند. از سوی دیگر ،راهبردها از یک سلسله مراتب  روانی برای مدیریت تاکتیک های شما بهره می گیرند.

راهبردها دستور کار را برای تاکتیک ها تبیین می کنند و اینکه کدام یک از آنها استفاده یا رد شود .به طور شفاف ، راهبردها در سطح شناختی بالاتری هستند آن ها دیده نمی شوند و در مشاهدات گروهی (تاکتیک محور )به صورت متوالی حضور کم رنگی دارند.

تاکتیک ها راهبرد را نشان می دهند ،اما این جریان به صورت عکس هرگز وجود نخواهد داشت. ما از دو روش متفاوت برای چگونگی معرفی راهبرد (از جانب تاکتیک)استفاده می کنیم. برای مثال، یک بوکسور می تواند از دفاع استفاده کند (تاکتیک)و یا اینکه به عقب بیاید و ضربه بزند ،که همین یک تاکتیک دفاعی عمده محسوب می شود.

روش دوم مبارزاتی مربوط به کاپوئرا است.در این مثال ، رقیب یک ضربه روی دست شما می زند تا ضربه ای وارد کند ،این می تواند با ضربه پا به صورت ادامه یابد . در این دو سناریو ،ملاحظه می کنید که چند راهبرد کوچک به دست می آید .داشتن راهبرد کلی نمی تواند متضمن اجرای به موقع تاکتیک باشد، اما این به انتخاب شما کمک می کند (مثل تعویض حرکت بوکسور از کاپوئرو یا برعکس آن ).

دریافت و فهم تاکتیک ها مربوط به سطح درک فردی است؛زیرا افراد گاهی دقت کافی ندارند .آیا تا به حال ضربه آرنج را در درگیری دیده اید؟ اگرچه این تعریف در راهبرد کمتر ملاحظه می شود .آیا شما به سطوح فردی توجه کرده اید ؟ ما چنین مطالبی را در مورد تبیین راهبرد ملاحظه نمی کنیم(مثل تاکتیک ها)و به دنبال توصیف کوتاه  در مورد آرامش هستیم .

اپیکتتوس می گوید:او به همین دلیل و یافتن راهکار به من مراجعه کرد .چرا این فکر را کردی؟بهتر است در مورد جزئیات به من توضیح دهی. به من نوشتن نام ها را یاد بدهید،زیرا این به یادگیری من کمک می کند.او به تفاوت های بین تاکتیک و راهبرد اشاره می کند .مهارت نوشتن یک تاکتیک و توانایی نوشتن اسامی ،یک راهبرد تلقی می شود.

در مبارزه کدام بهتر است؟ شما می توانید به توانایی دانش آموزان در خلق ساختار تاکتیکی شان کمک کنید؟        

هوشیاری 

در موقعیت های دفاع شخصی با دفاع از خود ،همه چیز با هوشیاری آغاز می شود ،شناسایی یک مهاجم احتمالی در حالی که او هنوز به صورت تهدیدی احتمالی است،به این معناست که شما می توانید منطقه را قبل از شروع درگیری و خشونت ترک کنید.متخصصان و افراد حرفه ای در زمینه حفاظت و حراست اصول رنگ پیت سازی (cooper color codes)را آموزش می دهند و استفاده می کنند تا درک و فهم سطوح هوشیاری را آسانتر سازند. 


 سفید:

شرایطی را نشان می دهد که احساس امنیت و آرامش وجود دارد،مثل زمانی که در خانه هستید.

 

زرد:

نمادی از یک موقعیت آرام اما محتاطانه از ذهن است.شما گوش به زنگ محیط اطراف خود هستید و از برخورد افراد آگاهید و از موقعیتی که ممکن است پیش بیاید ،اطلاع دارید .

 

نارنجی:

به این معناست که چیز خاصی شما را گوش به زنگ خطر کرده است.کم کم برای درگیری آماده می شوید .

 

قرمز:

درگیری را نشان می دهد.در درون نزاع،مشاجره و دعوا قرار دارید.زمان جنگیدن،مبارزه یا فرار کردن است. پس باید تصمیم بگیرید و از آن پیروی کنید .

 

سیاه:

موقعیتی را نشان می دهد که شما کاملا در حوادث غرق شده اید .سرگردانی ذهنی و روحی رخ داده است.کاملا غافلگیر و شگفت زده شده اید و هیچ راه حلی ندارید.به عبارت دیگر این موقعیت شکست و ناکامی فاجعه آمیز از رابطه ذهن بدن است.میخکوب شده اید و با صدمه و آسیب جدی و شدید با مرگ مواجه می شوید .

 

یکی از مشکلات مربوط به تیراندازی در میان جمعیت انبوه این است که خشونت و درگیری ناگهان در منطقه رخ می دهد ،یعنی جایی که بیشتر مردم معمولا در شرایط زرد و سفید هستند.این امر به این معنا نیست که شما نمی توانید هیچ علایمی از موقعیت تیراندازی قبل از اینکه اتفاق بیفتد،ببینید.

 

هر غریبه ای که وارد ساختمانی می شود ،ارزش بررسی و آمادگی داشتن سطح نارنجی را دارد و افرادی که شما می شناسید در زمانی که خطرناک می شوند معمولا چند علامت را با هم بروز می دهند .حراست و حس ششم یکی از قوی ترین ابزارهای هوشیاری است که شما در اختیار دارید .به ندرت پیش می آید که سیگنال کوچکی به شما بگوید فردی یا موقعیتی یک تهدید است .پس به آن گوش کنید.

 

فرار 

 بهترین کار در موقعیت تیراندازی ،فرار است .این یک فیلم اکشن نیست .شخصیت اصلی فیلم شخص شما هستید و این احتمال هست که مانند هر کس دیگری کشته شوید.از نزدیکترین راه خروج و از طریق ایمن ترین مسیری که پیدا می کنید ،بدوید و فرار کنید.

اگر امکان دارد ،پشت اشیائی پنهان شوید که می توانند جلوی گلوله را بگیرند یا حداقل جلوی دید را زمانی که حرکت می کنید بگیرند .تردید نکنید و آهسته ندوید ،مگر اینکه بخواهید به فردی کمک کنید.به حرکت ادامه دهید تا زمانی که داخل یک ساختمان دیگر در امان باشید.

فورا با پلیس تماس بگیرید ،اما فقط بعد از اینکه فرار کردید.اگر نمی توانید از آن ساختمان خارج شوید ،به دورترین اتاق بروید.داخل اتاق شوید و در را قفل کنید .کاملا ساکت و آرام بمانید تا زمانی که مطمئن شوید موقعیت خطر از بین رفته و وضعیت به حال عادی برگشته است .هرگز بیرون نروید تا شاهد اتفاقات باشید .در جای خود بمانید تا زمانی که صدای گروه کمک  و نجات اضطراری را بشنوید.

هوشیاری و آگاهی در اینجا به اندازه قبل از شروع حمله اهمیت دارد. اگر می دانید که خروجی ها کجا هستند و چگونه در حالت اضطراری می توانید به آنجا برسید ،فرار کنید.عادت کنید دو خروجی از هر ساختمانی را که وارد آن می شوید ،شناسایی کنید.

 

پنهان شدن 

اگر هنگامی که تیراندازی شروع می شود نمی توانید بدوید و فرار کنید ،بهترین گزینه ،مخفی شدن است.بیشتر تیراندازی ها در میان جمعیت انبوه کار احمق و دیوانه ای تنها و بدون نظم است.چنین افرادی به هر کسی که در تیررس باشد،به صورت اتفاقی ،شلیک می کنند .موقعیتی برای خود به وجود نیاورید که در تیررس خط آتش و شلیک قرار گیرید .زمانی که مخفی می شوید ،ضروری است تفاوت بین پوشش و مخفی شدن را بدانید .

مخفی شدن به این معناست که خط دید توسط یک شی ء مسدود می شود و شما دیده نمی شوید.نتیجه این است که تیرانداز نمی تواند شما را ببیند.اگر اهداف دیگری در دسترس باشند و یا اگر او به دنبال شما نگردد،به طور خاص شما را مورد هدف قرار نمی دهد.

پوشش یعنی شیء بین شما و اسلحه وجود دارد و باید بتواند گلوله را متوقف سازد .این حالت شما را از شلیک تصادفی و عمدی حفظ می کند .در بیشتر موارد ،پوشش شرایط مخفی شدن را نیز را فراهم می کند. واضح است که پوشش بهتر از پنهان شدن است،اما مخفی شدن بهتر از هیچ است.

وقتی پشت چیزی مخفی شده اید ضروری است تا جایی که امکان دارد پایین بروید.به شکل یک توپ بدن را حلقه کنید تا با شلیک تصادفی یا کمانه کردن گلوله در امان باشید .مثال هایی از محل های مخفی شدن شامل میز ،درب چوبی یا فلزی توخالی یا دیوارهاست .پشت پوشش و حفاظ باید ساکت و ارام بمانید .نجات شما به این بستگی دارد که توجه تیرانداز را به خود جلب نکنید .اگر در محیطی باز و بدون جای پنهان شدن و یا پوشش و محافظی گیر کردید،"خود را به مردن زدن" می تواند تاکتیک موثری باشد.

بدن دراز کشیده روی کف در میان اجساد توجه تیرانداز را به ما جلب نمی کند،مگر اینکه به طور خاصی شما را در نظر داشته باشد.اگر مهاجم از موقعیت و منطقه شما خارج شد ،از فرصت استفاده کنید و راهبرد خود را از مخفی شدن به دویدن و فرار کردن تغییر دهید.

از زمان حمله سال 1999در دبیرستان کلومبین در کلرادو،طرح پیشنهادی.واکنش پلیس در برابر تیراندازان مهاجم تغییر کرده است .به این ترتیب که به جای محاصره کردن منطقه ،یک گروه کوچک فورا و به سرعت وارد ساختمان می شوند و سعی می کنند تهدید را خنثی کنند.به این معنا که پلیس به سرعت آنجا خواهد بود و در زمان لازم آماده شلیک نیز هستند.این دلیل دیگری است که باید تا آنجا که امکان دارد نامحسوس و پنهان بمانید .          

حمله 

حتما باید از مبارز ه و درگیر شدن با یک دیوانه آدمکش که اسلحه دارد ،اجتناب کنید .اما تمام موقعیت های که چنین تیراندازی به وجود می آورند ،امکان یا فرصت فرار یا یافتن مخفیگاه را به قربانیان نمی دهند .در چنین مواردی،حمله کردن معمولا بهتر از کاری نکردن است .اگر مجبورید به مهاجم تیرانداز حمله کنید تا آنجا که امکان دارد به سرعت و با خشونت به او حمله کنید و ضربات سختی به او بزنید،از سلاح های فوری استفاده کنید ،یا صورتش را گاز بگیرید و چشم هایش را بکنید .به نوع خشونتی که ان شخص که قصد دارد به شما ضربه بزند فکر کنید و سپس با همان سطح از وحشیگری به او پاسخ دهید.

تا زمانی که مهاجم خلع سلاح شود و یا عاجز و ناتوان شود ،به حملات خود ادامه دهید .هر زمان که یک موقعیت و واقعه مانند تیراندازی سندی هوک  ،تیتر اخبار می شوند مردم می پرسند باید با خود سلاح مخفی حمل کنند ؟اگر تعلیمات درست و مناسبی برای حمل اسلحه دارید ،این موضوع انتخابی شخصی است که به بررسی بیشتر نیاز دارد .اما اگر تخصصی در استفاده از اسلحه ندارید ،پاسخ سوال شما منفی است .شانس و فرصت زنده ماندن در طول حمله انقدر کم است که به خطر حمل اسلحه نمی ارزد.

به عبارت دیگر،اگر تمایل به حمل اسلحه دارید ،قانونا این کار را بکنید .چه در یک موقعیت تیراندازی بدوید و فرار کنید ،چه مخفی شوید و چه مجبور به حمله شوید ،آنچه مهم است این است که با تعهد کامل و قاطع عمل کنید. تردید ثانیه ها را از شما می گیرد و ثانیه ها به معنای  لحظات بین مرگ و زندگی است .آماده بودن کلید اصلی اجتناب از تردید در یک موقعیت اضطراری است .به این موقعیت ها فکر کنید .مفاهیم،راهبردها و تکنیک هایی را بیاموزید و سپس ان ها را با اطرافیانتان به اشتراک بگذارید .به این ترتیب،برای شما و دیگران بهترین فرصت زنده ماندن و نجات از موقعیت های خطرناک فراهم می آید .

وقتی به جای تکنیک روی اصول تمرکز می کنید ،نسبت به تمرین خود تمرکز بیشتری خواهید داشت .

آیا می توانید سریعتر ضربه بزنید؟آیا می توانید ضربات سخت بزید؟ آیا در حملات خودتان انعطاف دارید؟
بزرگترین مشکل من استفاده بیهوده از این است :"او مبارزه خواهد کرد."اما مفهوم واقعی ان این نیست .این حمله را برای افراد دیگری نیز به کار می برند که در واقع مبارزه نمی کنند ؛زیرا پاسخ خوبی به حملات نمی دهند. حدود هزار تکنیک گوناگون وجود دارد که در مبارزه از آنها استفاده نمی شوند. حقیقت این است که مبارزه کردن کار سختی نیست.منم نمی گویم مبارزه خوب است یا کار ساده ای است. بدون شک مبارزه پیامدهایی نیز به دنبال خواهد داشت مانند درد،آسیب و یا حتی مرگ.اما اگر به تمرین ها و استفاده از فنون خود اطمینان دارید ،مبارزه برای شما آسانتر خواهد بود.

شما می توانید روی تقویت نیرو و سرعت خود تمرکز کنید و کار را برای مهاجم سخت سازید شما به واسطه این فنون از حملات حریف فرار می کنید .در اینجا چندین تمرین آورده می شود که می تواند شما را در ارتقای مهارتهای مبارزاتی یاری رساند :

_حریف تمرینی باید با قدرت با شما مبارزه کند .

به جلو بیایید و از گارد برای دفع حملات استفاده نمایید .به حملات و دفاع خود اطمینان داشته باشید .اگر نقاط ضعفی دیدید ،از انها بهره لازم را ببرید.  

 _خوردن یک لگد یا مشت باید با یک ضربه جبران شود.

به عبارت دیگر ،منتظر اثابت ضربه به بدنتان نباشید.اگر دریافتید که حریف به دنبال ضربه پا یا مشت زدن است ،راه او را ببندید. در این کار شک نکنید ؛زیرا ضربات می تواند آسیب رسان باشد .

_با حرکات ترکیبی به حریف تمرینی حمله کنید.

اگر ضربات شما در یک مسیر اصابت می کنند ،بهتر است زاویه حرکات را تغییر دهید.حریف را در یک مسیر دنبال نکنید .از تمرکز حریف روی دفاع استفاده کنید و به او ضربه بزنید .

_از سر بند ،دهان بند و دستکش استفاده کنید تا به یکدیگر آسیب نرسانید.اجازه دهید حریف با قدرت تمام حمله کند.به او بگویید که مشت ،لگد،زانو و آرنج بزند.سر حریف را روی بازو و دستکش قرار دهید و او را به زمین بزنید .چند ضربه پا به او بزنید .در این ضربات دقت لازم را داشته باشید.  

_از ضربه گیرها استفاده نمایید .از خودتان در طول حملات دفاع کنید .بدانید که حریف می تواند به شما ضربه کاری وارد کند . با تشخیص به موقع حرکات حریف،پاسخ لازم را بدهید .فیلم تمرین و مبارزات خود را (گاهی با حرکات آهسته )تماشا کنید. با دیدن این صحنه ها می توانید نقاط قوت و ضعف خودتان را بیابید. مهم ترین مطلب در مورد اجرای صحیح فنون در مقابل حرکات و مشکلات پیچیده است.

از کوتاه ترین مسیر برای ضربه زدن بهره بگیرید .گام هایتان را صحیح بردارید .حرکات تدافعی و تهاجمی را ترکیب و همزمان از آن ها استفاده کنید. به صورت ساده ،اما به شکل مبارزاتی آن،از آنها بهره مند شوید.  

با داشتن بیش از 30 سال تجربه تمرین در هنر های رزمی،

Michael Janich به عنوان یکی از متخصصان برتر و شناخته شده مبارزه با چاقو در آمریکا است و حرکات و دوره های بسیاری را در مورد دفاع در مقابل چاقو در دفاع شخصی طراحی کرده است.
یکی از سخت ترین موقعیت هایی که در مبارزات خیابانی دچار آن می شوید دفاع با دست خالی در مقابل چاقو است که یکی از ترسناکترین و موقعیت هایی است که می توانید متصور شوید و همچنین یکی از جدی ترین حملاتی است که ممکن است برای شما روی دهد به صوری که مستقیما با جان شما درگیر است.


 نوعی از حمله را که به استایل زندان مشهور است توضیح می دهد که در آن فرد مهاجم با دست به صورت شما حمله می کند و با دست دیگر، پشت سر هم با چاقو به شکم شما می زند.

توصیه اول Michael Janich این است : شما ممکن است فقط یک شانس برای استفاده از حرکات دفاع شخصی در مقابل مهاجم چاقو بدست داشته باشید آن را از دست ندهید.
در این موقعیت احتمال اینکه شما بتوانید چند بار ضربه چاقو را دفاع کنید بسیار کم است و ممکن است جواب ندهد.

توصیه دوم: اولین حرکت دفاع شخصی شما ممکن است ریسک مرگ و زندگی باشد.
مهاجم اول به شما حمله می کند و نتیجه حمله اول، به دقت و تجربه مهاجم بستگی دارد نتیجه دوم به هوشیاری و سرعت حرکت دفاع شخصی شما بستگی دارد.

وقتی که مهاجم ضربه اول را می زند من باید از این حرکت جان سالم بدر ببرم. در صورتی که این ضربه را با موفقیت کنترل کنم می توانم حریف را کامل در کنترل داشته باشم و بازوی او را قفل کنم.

توصیه سوم: ادامه دادن حیاتی است.

هنگامی که حمله اول را به خوبی کنترل کردیم یک سئوال پیش می اید که با مهاجم چکار کنیم؟ اگر کسی در اطرافتان نیست و با مهاجم تنها هستید بهتر است حالت برتری خود را حفظ کنید و به او ضربه بزنید و یا او را خلع سلاح کنید.در صورتی که دست بدون چاقویش را بر روی زمین قرار داد پا روی انگشتانش بگذارید و با زانوی پای دیگر به سرش ضربه بزنید.

در بین هنرهای رزمی بحث ادامه داری در مورد مفید بودن کاتا ( برای هنر های ژاپنی)، هیونگ ( هنر های رزمی کره ای) و یا فرم وجود دارد.
کاتا به حرکات منظم از پیش تعیین شده ای گفته می شود که برای دفاع در مقابل حملات و مبارزات خیالی طراحی شده است.اما بحث بر سر این نیست که کاتا چیست؟ بحث بر سر این است که آیا کاتا برای مبارزات واقعی و خیابانی موثر است یا نه؟در واقع سئوال این است که آیا کاتا برای یک هنرجوی رزمی، ارزش وقت گذاشتن و تمرین دارد یا نه؟

هنگامی که بروس لی در حال شکل دهی جیت کان دو بود کاتا یا فرم در هنر رزمی او معرفی نشده بود. عقیده او بر این بود که کاتا یا فرم کمک چندانی به مهارت دفاع شخصی آنها نمی کند.فایتر های MMA، که هنرشان مبارزه کامل و فول در مقابل حریفانشان به صورت مداوم است هم عقیده ای به تمرین کاتا و فلسفه کاتا ندارند.با این حال تعداد بسیار زیادی از رشته های هنر های رزمی وجود دارند که عقیده دارند کاتا مهارتهای رزمی آنها را بهبود می بخشد و در زمینه دفاع شخصی آنها را آماده تر می کند.

حال کدامیک درست است؟ آیا تمرین کاتا به شما کمک می کند که از خود دفاع کنید یا خیر؟ خوب، این سئوال بزرگی است این متن دیدگاههای موافق و مخالف را در مورد تمرین کاتا توضیح می دهد.

آیا کاتا به بهبود عملکر شما به عنوان رزمی کار کمک می کند و مهارت دفاع شخصی شما را افزایش  می دهد؟

 

 

دیدگاههای موافق:

1- پایه را یاد بگیرید.
از آنجا که کاتا شامل ضربات پایه و تعیین شده و حرکات دفاعی است برای آموزش مهارتهای پایه ای در هنر های رزمی  همانند ضربات پا، ضربات دست و دفاع ها، برای تازه کاران،  مفید هستند. در هر حال همه تا زمانی تازه کار هستند و از نقطه ای بایستی شروع کنند.

2- قدرت و بدنسازی
کاتا به هنرجویان کمک می کند تا از طریق تمرین های مکرر و متمرکز، توانمند شوند.از این جهت به آنها کمک می کند تا همیشه برای دفاع شخصی آماده باشند.

3- بهبود نظم
سخت است که بگوییم رزمی کار منظم، رزمی کار بهتری نیست.تعدادی از اساتید هنر های رزمی می گویند که کار سخت و نظمی که برای فراگیری کاتا لازم است در زمان مبارزه و دفاع شخصی در رزمی کار خودش را نشان می دهد.

4-بهبود تکنیک و استراتژی
از آنجا که کاتا نحوه عمل در مورد حملات خیالی را آموزش می دهد،هدف این است که در حملات واقعی از این تکنیک ها استفاده کنید و آنقدر این تمرینات را انجام دهید تا به غریزه شما تبدیل شود. به عبارت دیگر،تمرین مکرر کاتا باعث ذخیره این حرکات در حافظه ماهیچه ای می شود که در لحظات بحرانی انجام آنها غریزی خواهد شد.

5- مدیتیشن
اگر مبارزه یک فایتر UFC را مشاهده کنید خواهید فهمید که استرس نقش بزرگی در مبارزه دارد. اغلب اوقات خواهید دید که مبارزه اول بسیار سخت تر از بقیه مبارزه ها است چون ورزشکاران نمی توانند خود را آرام کنند.اینجاست که نقش کاتا و تمرکز ذهن پررنگ می شود.اگر Diego Sanchez با یوگا خود را برای روبرویی با تنش مسابقه آرام می کند چرا از نقش کاتا برای آرام کردن بسیاری دیگر از افراد که آن را امتحان کرده اند سخن نگوییم.یک فرد آرام در مبارزه و دفاع شخصی بهترین مبارز است.

6- جلوگیری از صدمه دیدن
حرف آخر این است که کاتا شما را آموزش می دهد بدون اینکه شما در یک درگیری فیزیکی گرفتار شوید در درگیری فیزیکی احتمال جراحت بالاست اما در اجرای کاتا این مورد وجود ندارد.

 

 

تعدادی از نظرات مخالف کاتا:

1- بله مطمئنا شما تکنیک های پایه را می آموزید اما ...
یادگرفتن کاتا زمانبر است.بیشتر هنر های رزمی سنتی نیازمند ان است که تعدادی کاتا را یاد بگیرید و این کار زمانبر است اگر می خواهید نحوه مشت زدن را یادبگیرید بهتر است به تعداد زیاد مشت بزنید. یادگرفتن مشت زدن همراه حرکات دیگری در کاتا فقط اتلاف وقت است.

2- بیشتر فایتر های MMA کاتا تمرین نمی کنند
اگر معتقدید که مبارزات MMA نزدیکترین مبارزات به مبارزات خیابانی است باید بدانید که در MMA همه به تمرین کاتا معتقد نیستند.

3- کاتاهای سنتی از مد افتاده اند تعدادی از حرکات دیگر کارا نیستند.
برای مثال داچی هایی همانند کیبا داچی( نشستن حالت اسب سواری) در دنیای واقعی کاربرد کمی دارد.شاید هم تعداد زیادی از دفاع ها در هنر های رزمی سنتی در دنیای واقعی کاربرد کمی دارد.

4- حریف خیالی
چرا به خود زحمت تمرین با حریف خیالی را بدهیم در حالی که حریف واقعی را در باشگاه می توان یافت.

 


این ها نظرات تعدادی از موافقان و مخالفان تمرین کاتا در هنر های رزمی است.
نظر شما چیست؟

چیزی که الان قرار است بخوانید یک ساده سازی از مبحثی بسیار پیچیده است.با این حال، ساده و آسان به این معنی نیست که سریع می توانید آن را رد کنید.حالا حالاها باید بخوانید  مگر اینکه برای به زندان افتادن و وکیل گرفتن و جریمه شدن عجله داشته باشید.
گاهی اوقات تعریف دفاع شخصی مثل این است که تلاش کنی ژله را به درخت با میخ بچسبانید.نه به خاطر اینکه عبور از خط قرمز بین دفاع و حمله بسیار آسان است بلکه به این دلیل که در اغلب دعواهایی که من دو طرف را از هم جدا کرده ام هر دو طرف ادعا داشتند که دارند از خود دفاع می کنند.پیچیده بودن به این معناست.

دفاع شخصی تا حد زیادی شبیه کلمه نژاد پرستی است.با وجودی که تعریف آن دلالت بر چیز مشخصی دارد اما توسط مردم برای سود شخصی معنی آن پیچانده شده است.
اما مهم نیست که مردم چقدر تلاش می کنند تا این کلمه را برای نفع شخصی، تحریف کنند دفاع شخصی معنی مشخص خود را دارد به این دلیل که دفاع شخصی قانونا تعریف شده است.
هیچکس حتی شما، مربیتان،  یا هر رزمی کار دیگر و یا فردی که در خیابان یقه دیگری را می گیرد نمی تواند دوباره آن را تعریف کند چون این کلمه تعریف شده است و معنیی را که لازم است دارد.همانند نیروی جاذبه، آن چه که قرار است معنی شود معنی می دهد چون به صورت رسمی تعریف شده است.
پس بگذارید ابتدا تعریف آن را بیاوریم

هر عملی در راستای دفاع شخصی باید در محدوده استاندارد های قانونی و مرزهای تعریف شده باقی بماند.


شما باید در این محدوده - هر چه که اسم می گذارید رفتار قانونی، مرز، محدودیت - باقی بمانید در صورتی که این مرز ها را رد کنید - مهم نیست برای چه - در این صورت دیگر  در مرحله دفاع از خود یا دیگران نیستید.و اینجاست که افراد بیشماری به تله می افتند.

دفاع شخصی چیست؟
دفاع شخصی چند چیز کاملا روشن را تعریف می کند ما این پارامتر ها را توضیح خواهیم داد.چیز های دیگری هستند که به معنی دفاع شخصی نیست اغلب اشتباه در مورد این چیز هاست که افراد را با مشکل مواجه می کند.
دیکشنری دفاع شخصی را به این صورت معنی می کند:
 
دفاع با ستفاده از زور محدود، به منظور دفاع از خود و یا دیگری

استفاده از زور زمانی توجیه می شود که فرد منطقا معتقد است که برای دفاع از خود و یا فرد دیگر استفاده از نیروی غیر قانونی(در مواقع معمولی) غیر قابل اجتناب است همچنین فرد نباید از نیروی بیشتر از آنچه برای این گونه شرایط لازم به نظر می رسد استفاده کند.
نیرویی که منجر به مرگ طرف و یا  صدمه شدید بدنی شود فقط زمانی مورد توجیه است که منطقا نتیجه گیری شود که در صورت عدم استفاده از این نیرو، جان فرد یا افراد دیگری به خطر خواهد افتاد.

بیایید با این حقیقت شروع کنیم که دفاع شخصی یک دفاع مثبت است و برای اهداف منفی مورد استفاده قرار نمی گیرد.
یک بار دیگر عبارت بالا را بخوانید منظور از دفاع مثبت این است که بعد از انجام آن، بگوئید که من بودم این کار را کردم نه اینکه بگوئید تقصیر من نبود و نمی خواستم ...
به زبان ساده در دفاع شخصی شما دست به اعمالی می زنید که در زمانهای عادی این اعمال جرم هستند.
یک بار دیگر این جمله را بخوانید.شما مرتکب اعمالی می شوید که در 99 درصد وارد جرم است اما شما مسئولیت انجام آن را می پذیرید چون در غیر اینصورت ممکن است همین اعمال بر روی خود شما انجام شود.
وقتی که به این کار دست زدید بعدا نمی توانید بگوئید "راستش من نمی خواستم اینطوری بشه ".ممکن است شما به عنوان دفاع شخصی شروع به انجام عملی کنید اما در جریان انجام آن مرز را رد کنید در این صورت شما مرتکب جرم شده اید.

بگذارید تا یک اصطلاح دیگر را به کارنامه حقوقیتان اضافه کنیم: مسئولیت اثبات
در صورت استفاده از دفاع شخصی مسئولیت اثبات اینکه در حال انجام دفاع بوده اید به عهده شماست.شما باید اثبات کنید که واقعا استفاده از نیرو در این شرایط کاملا لازم بوده است.البته به یاد داشته باشید که هر دو طرف دعوا همیشه می گویند که از خود دفاع می کرده اند.
به همین دلیل بسیار مهم است که در چه زمانی حرکات دفاعی شما از وجه دفاع شخصی می افتند و دیگر دفاعی نیستند و به عنوان یک پرخاشگر شناخته شده و مجرم خواهید بود.

آنچه که در جریان این مطلب یاد خواهید گرفت شناسایی این مرز هاست که باعث می شود از افتادن در زندان دور بمانید و همچنین اطلاعات غلطی را که در مورد دفاع شخصی وجود دارد شناسایی کنید اطلاعات زیادی در مورد دفاع شخصی در بعضی کلاسها و اینترنت آموزش داده می شوند که فقط برای شرایط آزمایشی و مدرسه ای مناسبند اما در یک شرایط واقعی تنها دو انتخاب دارید:
1- تکنیک هایی که یاد گرفته اید به کارتان می آید.
2 - تکنیک ها بازده واقعی ندارند.
متاسفانه بیشتر این آموزشها در دسته دوم قرار می گیرند.
آموزشهایی که ادعا می کنند بر اساس شرایط خیابانی طراحی شده اند، دفاع شخصی MMA آموزشهای نظامی دفاع شخصی و ... همه آنچه را که آموزش می دهند از دو حالت خارج نخواهند بود:
1- شما را به دلیل اعمال خشونت در کافه و قهوه خانه ها در زندان خواهد انداخت
2- شما رادر حال خونریزی و بی رمق در گوشه ای از خیابان افتاده رها خواهد کرد در صورتی که در مقابل یک مجرم حرفه ای قرار بگیرید.
آنچه این سیستم ها به شما آموزش خواهند داد برای یک سناریو بسیار زیاد و برای سناریوی دیگر بسیار کم است.
در دفاع از خود گذشتن از مرز دفاع شخصی تا ارتکاب جرم که شما را به زندان بیندازد بسیار آسان است اینجاست که افراد زیادی دچار مشکل می شوند.با استفاده از تکنیک های کشنده کاراته، تکنیک های حرفه ای کماندو ها و ... به عنوان یک مجرم دستگیر خواهند شد و بعدا اگر از آنها بپرسید که چرا به زندان افتاده اند می گویند برای دفاع از خود به زندان افتاده اند.این صحیح نیست حتی اگر فکر کنند که از خودشان دفاع می کرده اند آنها برای آنچه انجام داده اند به زندان می افتند که چیزی جدا از دفاع از خود است.
معمولا آنها دعوا می کرده اند بعد به هم دیگر فحش داده اند و بیشتر درگیر می شوند گاهی ممکن است از اسلحه ای هم استفاده کنند و در نهایت یک طرف یا هردو مجروح و  توسط پلیس دستگیر می شوند و هر دو طرف اعلام  می کنند که از خود دفاع کرده اند.

چهار مرز دفاع شخصی
آنچه دفاع شخصی را پیچیده می کند این است که بسیاری از مردم از بدن خود دفاع نمی کنند آنها سعی می کنند تا از احساسات خود و غرور خود دفاع کنند. اگر شما ترسیده ، هیجان زده و یا عصبانی باشید بسیار مشکل است تا تفاوت آن را با دفاع از خود بگوئید اما این ها کاملا متفاوتند.
دو پارامتر مهم که معلوم می کند چه چیزی دفاع شخصی بوده است


1- خطری که متوجه شماست فیزیکی است.

یک آزمون ساده برای این مرحله این است که :
در صورتی که کاری که مهاجم انجام می دهد منجر به صدمه فیزیکی نشود و نتوانید بعدا از آن عکس بگیرید و به عنوان مدرک ازائه دهید این یک خطر فیزیکی نیست.چیزی که قرار است صدمه ببیند را نتوانید از آن تصویر پزشکی ارائه دهید فیزیکی نیست پس غرور، کنترل، احساس، بی احترامی ، خشم و ... هیچ کدام توسط تصویر میزان صدمه آنها مشخص نمی شود بنابراین فیزیکی نیستند و هر کاری برای دفاع از آنها خارج از محدوده دفاع شخصی است.بیشتر دعوا های خیابانی هم در رابطه با دفاع از این ویژگی های غیر فیزیکی بوده است.

به طرز واقعی این احساسات غیر واقعی برای ما بسیار واقعی تر از دیگر چیزها نمود پیدا می کنند. زمانی که به این مرحله می رسیم نسبت به سایر فاکتور ها کور می شویم فاکتور هایی همانند شدت حرفها و اعمالمان که در این مدت مرتکب می شویم.


2- شاید، ممکن بود و یا احتمالا و ... نیست، خطر در حال اتفاق افتادن است.

این مورد بسیاری از مردم را به دردسر می اندازد.ساده تر بگوئیم ممکن بود فلان کار را  انجام دهد با اینکه داشت فلان کار را انجام می داد فرق می کند.
قبل از اینکه شما واکنش فیزیکی انجام دهید مهاجم باید آن کار را انجام می داد و یا به صورت دقیق تر در حال انجام آن کار باشد.تصور اینکه او احتمالا چه چیزی را می خواست انجام دهد و .. از نظر حقوقی شما را در دردسر بزرگی خواهد انداخت به یاد داشته باشید که باید ثابت کنید که دفاع می کرده اید.

دو دلیل که دفاع شخصی را به چیزی غیر از آن تبدیل می کند و مرز بین آنها را می شکند:


1- شما در ساخت وتشدید شرایط شرکت داشته اید.
2- بعد از اینکه خطری که متوجه شما بوده است تمام شد شما دست بردار نبوده اید.


می توانید این چهار مورد را به عنوان چهار موزائیک در خیابان تصور کنید مادامی که شما در این چهار موزائیک قرار دارید در حال دفاع شخصی هستید به محض خروج دیگر این دفاع نیست.
در هنگام  دفاع از خود این موارد را به یاد داشته باشید تا اگر از یک دعوای فیزیکی جان سالم بدر بردید گرفتار یک دعوای حقوقی به مراتب شدیدتر نشوید.